من یه معلم قرآن خانم داشتم بی اعصاب زنگ زده بود خونه بعد ب بابای پیر من گفته بود گوشی رو بده به مامانت بچه جان 🤣 فکر کرده بود داداشمه از تصورش میمیرم از خنده
یبارشوهرم اشتباهی به جایه کریستانورونالدوگفت الکسیس ،،من مثلا اومدم کلی جنجال راه بندازم که تو الکسیس و ازکجا میشناسی شوهرم یکم توضیح داد که همکاراش سرکار به یکی ازهمکاراش که یکم جلفه میگن الکسیس تکزاس ،،حالامن با قیافه حق به جانب یهو شوهرم گفت اهاااا حالاتوبگوخودت اکسیس و ازکجا میشناسی /!!!!!!!
ی بار راهنمایی بودم زنگ زدن رفتم دروباز کردم دیدم پسر همسایمون ک سه چارسالی ازم بزرگتر بود ندری شله زرد تو کاسه چینی اورده بود درو باز کردم تا منو دید چشاش گرد شد مث فیلم هندیا هستن در یک لحظه عاشق میشن کاسه از دستش افتاد .
منم گفتم قصد ازدواج ندارم درو بستم 😑😑😑😑😑😑😂😂😂😂😂
ما یه بار رفته بودبم عقد کنون خالم بعد مامانم قندو توی دستش به همدیگه میزد
وقتی کهعاقد گفت وکیلم طول گشید مامانم گفت عروس رفته گل بچینه
درحالیکه از داماد میپرسیدن😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
یه زنه تاپیک زده بود فهمیدم شوهرم معتاده قهرکردم اومدم خونه بابام خواهرشوهرم استوری کرده قهرکلاغ با باغبون به نفع کلاغه حالاجواب خواهرشوهرموچی بگم ،،،،یکی کامن گذاشته بود بنویس من برای باغبون گل همیشه بهاربودم ولی باغبونتون عاشق خشخاش بود ،یعنی مرم ازخنده هاااا
سرسفره عقد اومدم پامو روپام بندازم کفشم پرت شد ، سر خواستگاری هم همین اتفاق پیش اومد😐😐
مادر بزرگم به تاندول میگفت ک.ا.ن.د.و.م.دستم در رفته بود جلو جمع گفت ک.ا.ن.د.و.مش پاره شده بچم
بنده خدا خان عمویی بود واسه خودش بزرگ خاندان ازونا که یه ملت رو حرفش حرف نمیزنن اومد جا به جا شه رو مبل مجلس و دست بگیره زارررت
