من یه معلم قرآن خانم داشتم بی اعصاب زنگ زده بود خونه بعد ب بابای پیر من گفته بود گوشی رو بده به مامانت بچه جان 🤣 فکر کرده بود داداشمه از تصورش میمیرم از خنده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یبارشوهرم اشتباهی به جایه کریستانورونالدوگفت الکسیس ،،من مثلا اومدم کلی جنجال راه بندازم که تو الکسیس و ازکجا میشناسی شوهرم یکم توضیح داد که همکاراش سرکار به یکی ازهمکاراش که یکم جلفه میگن الکسیس تکزاس ،،حالامن با قیافه حق به جانب یهو شوهرم گفت اهاااا حالاتوبگوخودت اکسیس و ازکجا میشناسی /!!!!!!!
الهی چنان کن سرانجام کار ،توخشنود باشی و مارستگار....خدایا خاسته هامو بهم عطاکن تابه داشته های دیگران حسادت نکنم
ی بار راهنمایی بودم زنگ زدن رفتم دروباز کردم دیدم پسر همسایمون ک سه چارسالی ازم بزرگتر بود ندری شله زرد تو کاسه چینی اورده بود درو باز کردم تا منو دید چشاش گرد شد مث فیلم هندیا هستن در یک لحظه عاشق میشن کاسه از دستش افتاد .
یه زنه تاپیک زده بود فهمیدم شوهرم معتاده قهرکردم اومدم خونه بابام خواهرشوهرم استوری کرده قهرکلاغ با باغبون به نفع کلاغه حالاجواب خواهرشوهرموچی بگم ،،،،یکی کامن گذاشته بود بنویس من برای باغبون گل همیشه بهاربودم ولی باغبونتون عاشق خشخاش بود ،یعنی مرم ازخنده هاااا
الهی چنان کن سرانجام کار ،توخشنود باشی و مارستگار....خدایا خاسته هامو بهم عطاکن تابه داشته های دیگران حسادت نکنم
تصور می کنم تو هر روز قشنگ تر می شوی و من هر روز عاشق تر،گویی همه اشعار و منظومه های عاشقانه را برای تو سروده اند عزیزم.کلمات حقیرند و من ناتوانم، ناتوان از گفتن این که چه اندازه تو را دوست دارم❤️🍓