2777
2789

من خودم عروسی داداشم وقتی از تلار تموم شد رفتیم با ماشین عروس دور بزنیم منم جلو نشسته بودم پنجره باز بود یه شالم بیرون گرفته بودم 

بعد چند تا ماشین اومدن جلو زدن یکیشون اومد میخواست شالو بکشه چسپیده بود به ماشین عروس اون از اونور میکشید من از اینور 

داداشم قاطی کرد گفت پنجره رو بده بالا

خدایا این فخر مرا بس که خدایی چون تو دارم              تو آن گونه ای که من دوست دارم                              پس مرا هم آن گونه گردان که تو دوست داری              سپاس که من بنده توام و تو خدای منی❤️

عروسیه خودم تموم مسیر نصف بدنم بیرون یود از ماشین و قر میدادم

خواهرشوهرمم توو ماشین خودشون نشسته بود روو قسمت شیشع ی در و می‌رقصید 

اخ چ خوش گذشت

      کودک همسری فقط به یه کودک آسیب نمیزنه دومینو وار نسل اون کودک رو از عشق و علاقه و شناخت حقوقش محروم میکنه. درواقع تمام نسل بعد از اون کودک رو از داشتن والدین آگاه و عاشق و مسئولیت پذیر بی بهره میشن.#نه_به_کودک_همسری❤️وقتی جواب بی ادبیتو نمیدم ینی در شأن من نبوده همکلام بشم باهات، وگرنه جواب برای  امثال تو  فراوونه... 😊

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من و یکی از قوام ساقدوش بودیم 

فیلمبردار گاو گفت باید تو ماشین عروس و داماد باشیم 

از خجالت مردم 

بعدش وقتی رسیدیم تالار ما باید اول می‌رفتیم تو 

داداشم نمیدونست من ساقدوسم حالا دست در دست پسره داشتم میومدم تو فیلمبردار هم فیلم. و عکس 

داداشم داشت از عصبانیت سکنه می‌کرد 🤣🤣🤣

برگشت هم تا دم هتل رفتن عروس و داماد آنقدر خسته بودن نفهمیدن ما هم تو ماشین هستیم 

هیچی دیگه راننده هتل ماشین عروس و گرفت مارو رسوند خونه هامون 

عروسیه خودم تموم مسیر نصف بدنم بیرون یود از ماشین و قر میدادم خواهرشوهرمم توو ماشین خودشون نشسته بو ...

من داداشم قاطی کرد پنجره رو زدم بالا تا خونه 

حتی خود راننده گفت ولش کن اینا دیوانه ان

خدایا این فخر مرا بس که خدایی چون تو دارم              تو آن گونه ای که من دوست دارم                              پس مرا هم آن گونه گردان که تو دوست داری              سپاس که من بنده توام و تو خدای منی❤️

کوچیک بودم عروسی پسر عموم بود

اون موقع که ماشین عروس پیکان بود داماداهم رانندگی بلد نبودن

من انقدر عر زدم گفتم میخوام برم تو ماشین عروس 

بابام از پنجره جلو کردم تو با چند تا بچه دیگه

عروسم از پست غر میزد🤣

و چقدر اسکل بودم😂

لطفا اگه دوست داشتین برای مامانم صلوات بفرستین🖤🙏

وووای عروسی داداشم بود تا منو خواهرم وسایاارو تو خونمون جمع کردیم همه ماشینا رفتن ارایشگاه منو خواهرم موندیم پسر عمه ام بود با موتورش منو خواهرم با پسر عمه ام سوار موتور تو خیابون دنبال ماشین دوماد حالا نگو این دوماد یکی دیگه است خواهرم میگفت این ماشینای ما نیست تا دور زدیم برگشتم همه رسیدن تالار 😣😤موتور کجا سرعت ماشین کجا 😩

تیکر بارداریم نیست .خدایا یه بچه سالم و صالح بزار تو دلم 😘
من و یکی از قوام ساقدوش بودیم  فیلمبردار گاو گفت باید تو ماشین عروس و داماد باشیم  از خج ...

وای اینو میگی من اصلا بلد نیستم برقصم یعنی از دوربین فرار میکردم هرجا بود عوضش دختر عمه ام همه اش وسط بود دوستم گفت خاک بر سرت همه فکر میکنن اون خواهر دوماده

خدایا این فخر مرا بس که خدایی چون تو دارم              تو آن گونه ای که من دوست دارم                              پس مرا هم آن گونه گردان که تو دوست داری              سپاس که من بنده توام و تو خدای منی❤️
کوچیک بودم عروسی پسر عموم بود اون موقع که ماشین عروس پیکان بود داماداهم رانندگی بلد نبودن من انقدر ...

دختر عمه من از اول چسپیده بود به فیلم بردار میگفت هرجا بری منم میام 

توی راهم سوار ماشین اون شد تمام فیلم صدای جیغای اونه

خدایا این فخر مرا بس که خدایی چون تو دارم              تو آن گونه ای که من دوست دارم                              پس مرا هم آن گونه گردان که تو دوست داری              سپاس که من بنده توام و تو خدای منی❤️
12سال پیش ماشین عروسمون 206بود.واسه دخترعمه ی شوهرم بود.داشتیم خفه میشدیم نه بلد بودیم شیشه رو بدیم ...

خخخخ چشم و گوش بسته دیگه

خدایا این فخر مرا بس که خدایی چون تو دارم              تو آن گونه ای که من دوست دارم                              پس مرا هم آن گونه گردان که تو دوست داری              سپاس که من بنده توام و تو خدای منی❤️

روز عروسیمون       دو تا جاریام وخواهر شوهرم تو ماشین ما نشسته بودن شوهرم گفت ماشین زیرش گیر میکنه پیاده شید در وکه رد کردم بیاد سوار شید در و رد کرد یادش رفت سوارشون کنه موندن کوچه خواهر شوهرم سرما خورده بود بد جور   

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   my_00  |  1 روز پیش
توسط   nnnnop  |  9 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز