شام جهازو خانواده شوهر میدن
آخرشم گفت اگر بیام فقط به خاطر پسرمه حالا قبل این همش با پسرشون درگیر بودنا
آخرم خودشون اومدن خونه بابام شامم خوردن فقط یه تلویزیونو لوسترو اونا خریدن همه رو بابای مهربونم خرید همه چیم بهترینشو
حیف جهاز
ممنون نازگل جون از راهنماییت آخه اونا خیلی باسیاستن دلم خیلی پره
تازگیام نمیدونم خوندی یا نه باز اون روشو نشون داد سر مریضی دخترم......من نمیذاشتم یه ظرف خونه من بشوره ...خییلی احترام میذارم به همه
با شوهرت خوب باشین و شوهرتو بکش سمت خودتو خانوادت.همین برا زجردادن مادرش کافیه...فقط شااااد باش با شوهرت
عزیزم خوبی چو از حد بگذرد نادان خیال بد کند
اونم مثل خانواده ش پرروعه ولی یه کم بهتره همش از من توقع داره تند تن دعوتشون کنم من که اشک مامانمو بعد اونهمه زحمت دیدم حالم از خودم بهم خورده هرچند میبینمشون اصصلا نمیتونم مثل خودشون باشم بازم خوبی میکنم
آره دوست جون مادر منم مقصره به قول خواهرم اعتماد به نفسش پایینه فقط میخاد طلاق نگیرم
جهاز برونم زهر مارم شد مامانم جرات نمیکرد به کسی جهازو نشون بده مادرشوهرم باسیاست پبش مردم عادی رفتار کرد انگار نه انگار اون بود که اون حرفارو زد
دو تا شلف که تو کمد دیواری زد منتشو گذاشت کمد دیواریش آخه طبقه هم نداشت درصورتی که ماشینم حتی برای من بود وزیر پای پسرشه همش
خیلی اخلاقای عجیبی دارن بمیرنم از کسی تعریف نمیکنن حتی چند بار دیدم که پدرش به من گفت تو عروس دلخواه منی..مامانش بهش اشاره کرد اونم حرفشو قطع کرد...
فقط کرونا نیسا اونجا مگه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
