دیگه از حسام خسته شدم,شادیم یک روزه شده . همش دلم میگیره یه دفعه بغض میکنم. اشکام بی اختیار میریزه . از خدا ناراحتم از امام رضا ناراحتم . دوست دارم فریاد بکشم داد بزنم .چرا خدا بامن اینطوری میکنه.بخدا دیگه خسته شدم نمیدونم دارم تقاص چیو پس میدم .نبود بچه تو زندگیم یک خلا جبران نشدنی رو ایجاد کرده. تو رو خدا بگید چکار کردید بچه دار شدید .
والا نمیدونم اعتقاد داری یا نه ولی بذار بگم . من یه پسر دارم و یکسال اقدام بودم برای دومی و نمیشد .& ...
تو خوابم خیییییلی اینجور خوابا میبینم .خواب حیوون حتی خود جن هم خواب میبینم . من ماه اول اقدامم با اولین بار باردار شدم اما خواهرم خییییلی خییییلی تعجب کرده بود همش میگفت چقدر سریع گرفته فکر نمیکردم انقدر زود باردار بشی .یه هفته بعد حرفش سقط شد. همیشه ته دلم یجوریه میکم چشم خوردم دیگم بارداری نداشتم ازون موقع. حالا نمیدونم چکار کنم که رفع چشم زخم بشه