بچه ها من بیست و پنج روزه زایمان کردم. یه پسرم دارم که دوماه دیگه دوسالش میشه.. مامانم ده روز اولو اومد موند پیشم بعذ سر یه مسئله ای که شوهرم راه انداخت فرستادم رفت مامانمو. شوهرم خودش دور کاره و خونه ست ولی دست به هیچی نمیزنه. بچه ام حسابی گریه عو و بغلیه. از طرفی پسرم موقع کار باباش هی با لب تاپ ور میرفت یا سر وصدا میکرد یا هم موقع شیر دادن من هی میومد بالا سر بچه میترسیدم بیفته روش و اینا، بخاطر همین پسرمو روزا میفرستم خونه مامانم یا مادرشوهرم. چون شوهرم خونست و شام و نهار میخواد منم مجبورم خونه باشم وگرنه میرفتم خونه مامانم موقعی که میومد میومدم خونه. پسرم که میره بهش خوش میگذره دوست داره اونجا رو مسئله اینه شبام مجبورم با باباش بخوابونمش. پیش شوهرم تو پذیرایی میخوابه منو دخترمم تو اتاق. این کار دوتا علت داره یکی اینکه تو هال کولر روشنه و من نمیتونم نوزادو بیارم تو حال تا همه با هم بخوابیم یکیم اینکه نصف شب پاشه گریه کنه پسرمم بیدار میشه یا پوشک عوض کردنی سر و صدا میشه. از طرفیم میترسم پسرم صبح یهو بیدارشه من نفهمم بره رو بچه. خب هنوز کوچیکه