ما سه تا جاری هستیم.جاری بزرگم با من صمیصی هست با اینکه یه مشکلاتی هم دارم ولی گذشت میکردم که تنها نباشم ولی جاری بزرگم وقتی ما هستیم نمیاد و با همه سر سنگینه و بهش می گفتیم بیا بهانه میاورد رد میکرد و میرفت به خواهر شوهرم میگفت چرا ما خونه جاری بزرگم میریم اونها رو دعوت نمیکنن در صورتی که ما خودمون میرفتیم و دعوت در کار نبود تا اینکه دیروز خاله همسرم اومد خونه جاری بزرگم ما هم گفتیم میایم ناهار و وقتی اونجا بودیم جاریم از گروه واتساپ خواهر برادری لِفت داد بعد خواهر شوهرم زنگ زد گفت فکر کنم چون ما اونجا هستیم باز ناراحت شده