بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
من طبیعی خیلی راااااحت زایمان کردمولی بچه که بدنیا اومد یه پرستار برد گذاشت رو تختش و لباسشو پوشوند رفت ولی گریه بچم تموم نمیشد بعد نیم ساعت یه پرستار دیگه اومد گفت کی بخاری بچه رو زیاد کرده نزدیک بود بسوزه.... اونموقع بود که مردم و زنده شدم.بچم قرمز شده بود تا ۴۰ روزم پوستش همونجوری موند
اون لحظه ای که ببخشد نمیتونستم فشار بیارم و بچم به دنیا بیاد . یه خانم درشت هیکل رو صدا زدن تو هوا خودشو زد رو شکمم التماسش میکردم اینکارو نکنه وحشتناک بود احساس میکردم شکمم رو از تو ترکونده