زایمان دومم سراسر برام پر از خاطره بد هست وقتی دخترمو دیدم سفید بود با لبای قرمز اینقدر خوشحال شدم یه لحظه انگا دنیا رو بهم دادن بعد ۱۳ ساعت درد کشیدن خدا بهم دختر داده بود از خوشحالی دردامو فراموش کردم اما اون دختر فقط دو سال مهمونم بود هروقت روز تولدش میشه با خودم میگم الان اگر زنده بود تولد چهار سالگیش بود 😢