الان یه دفعه داشتم فیلم می دیدم یاد بچه بودم افتادیم که فرش می شستیم روش تاید می ریختیم و پارو می کردیم چقدر دوست داشتم روز عشق و حال من بود که رو فرش لیز بخورم و حسابی آب بازی کنم
وای اره😢😢😢🎈
😐 مامان من مع فقط میزدم ن که سرما نخوریم😂😂😂🤣🤣🤣🤣
😔😔😔😔😔 دلم لک زده واسه یه ساعت اون روزا
بابام برام جوجه رنگی نمیخرید کشتم خودمو نخرید میگفت گناه داره
دوتا تخم مرغ برداشتم فرار کردم یواشکی زیرزمین
یه نصف روز روش نشستم جوجه شه اخرم شکست😐😐
یه حیاط پر از درخت گیلاس آلو سیب توت انگور . آب بازی گل بازی تاب بازی یادش بخیر چقدر دلم اون روزها رو میخواد 😞 الان تو یه وجب جا داریم میپوسیم من و بچه م
من مامانم کلی تنقلات میگرفت قایم میکرد میرفتم پداشون میکردم هی هی میخوردم .به خیال خودمم فکر میکردم مامانم متوجه نمیشه 😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
