بچه که بودیم همسایمون سگ داشتن هر وقت واق واق می کرد داداشم صداشو تقلید می کردو جوابشو می داد …. تا اینکه یه بار زن همسایه از مامانم سراغ سگی که صداش از خونه ما میاد و گرفت واسه جفت گیری با سگش …. مامانم اومد خونه یه بلایی سر داداشم آورد که دیگه فقط صدا ماهی در میاره از اون به بعد
مدرسه : ۳ سیب داریم ، ۲ تای دیگر از علی میگیریم ، حالا چنتا سیب داریم ؟ مشق شب : اگر یک هندوانه ۳ کیلویی را بین ۵ نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار میرسد ؟ امتحان : علی ۱۲ موز دارد ، قطار ِ او ۷ دقیقه تاخیر دارد ، وزن خورشید را حساب کنید !
با خواهرم رفته بودیم کوله پشتی بخره، مغازه دار کلی واسه کوله تبلیغ می کرد با هیجان،که: ببین خانم این طوری میشه، بعد این زیپو میکشی، حالتش این جوری میشه و… خلاصه بعد کلی تبلیغ، خواهرم گفت : دیگه چی کار میکنه؟! یارو گفت: به اینترنت هم وصل میشه! خانم این چه سوالیه وجدانن؟!چه انتظاری از یه کیف دارید آخه !!
یکی از بچه ها میگفت: دیشب (بعد از نصف شب) مرامی یه خانوم مسن رو سوار کردم.. آخرش درآورده پول بده،میگم مرسی برای پول این کارو نکردم… برگشته میگه : غلط کردی، پس برای چی اینکارو کردی عوضی!!
داشتم بدو بدو از پله ها پایین می رفتم که تو پاگرد پله دیدم دختر همسایه داره زور میزنه چمدون گنده رو ببره پایین. گفتم: کمک می خوای؟ گفت: ممنون! چمدونو بلند کردم، زاییدم! ۷۰ کیلو بود! کم نیاوردم و مثل قاطر ۴طبقه رو دویدم تا پایین. به پارکینگ که رسیدم دیدم یارو هنوز بالای پله هاست و از لای نرده ها داره بهت زده نگاه میکنه. گفتم می خوای ببرم بیرون؟! گفت: راستش داشتم می بردم بالا!!! یه همچین همسایه هایی داریم ما