پارسال بود فکر کنم میرفتم بیرون دیدم چند پسر بچه کار که بین 6تا10ساله بودن یه کیسه رو کولشون بودداشتن میرفتن 😔 یا داداشم میگفت از مدرسه میومده دیده یه بچه 5یا 6ساله یدونه از این کالسکه ها داشته توش وسیله گذاشته بوده بعد یه مغازه بزرگ اسباب بازی فروشی هست تومنطقمون داداشم میگه کالسکه شو ول کرده بوده رفته بوده زل زده بوده به ویترین اسباب بازی وقتی تصور کردم اون بچرو خیلی ناراحت شدم😔😔😔چقدر سخته ببینیشون ولی نتونی کاری کنی
پیرمرده زل زده بود به قنادی و خامه ها براش گرفتم بعد انقدر خودمو لعنت کردم که نبردمش براش شام بگیرم و پول بدم):
به خاطر اینکه به یه گدا کمک نکردم با آجر دنبالم کرد
بچه های افریقایی که برای یه سوپ صف کشیدن و حتی جون ندارن ظرف و بگیرن دستشون
خنده دار هم با بچه خودمو و خواهرشوهرم از راه راپله میومدم پایین دست دوتاشونو گرفته بودم خوردم زمین😂😂
اشک بابام دردناک ترین صحنه زندگیم بوده
درد ناک ترین صحنه ..وقتی بود که لحظه ای بود که خواهرمو (دوست خیلی صمیمیم )میخواستن ببرن اتاق عمل 😭😭😭
دردناکترین چهره پدربزرگم یکماه قبل مرگ
بی نهایت لاجون😭😭😭😭
لحظه آخری که خانوادمو دیدم حتی نمیدونستم ک دیگه نمیبینمشون 😔😔😔😔😔😔
اخر بهمن بود رفته بودیم بیرون شوهرم تو پاساژ من لب خیابون پیش ماشین یه پسر ۵ ساله و ریزه امد گفت خاله کفشاتو پاک کنم
هوا سرد بود و لباسش کمه کم
کیفم تو ماشین جامونده بود و در قفل
دلم براش کباب شد
من یه عکس هست یه بچه سوءتغذیه آفریقایی داره از گرسنگی جون میده بعد یه لاشخور پشت سرش وایساده اون خیلی من رو ناراحت کرد،یکی هم چند روز پیش شنیدم یه بچه دوازده ساله تو ایلام بخاطر فقر مطلق خودکشی کرده
این ویدیو البته با v pn باید برین ینی هلاک میشم از خنده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
