منم میرم از اینترنت خاطرات و داستان های ترسناک میزارم فقط باید کمی صبر کنید. خاطرات ترسناک خودمم اگر شد میگم
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
حالا ترستون بیشتر از چ چیزایی؟مثلا یکی از مار میترسه
من از جن و ادم فضایی
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من بعد از اینکه پسرم به دنیا اومد اومدم تو ساختمون بابام طبقه ی بالا رو ازشون اجاره کردیم، چند روز اول که گاهی تنها بودم و مشغول جمع وجور کردن یه دفعه یه مرد هیکلی و قد بلند به چشمم میومد که تو راهرووایساده و داره نگام میکنه، میترسیدم ولی به روی خودمنمیاوردم، بعدش دیگه ندیدمش، به داداشم گفت گفت من اینقدر اونو دیدمش که
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
اوایل ازدواج رفتیم خونه پدرم اینا وقتی اخرشب برگشیم من رفتم تو خونه و دراز کشیدم شوهرم موند ماشین و بیاره تو و درو ببنده من روی شکم دراز کشیده بودم صورتمم تو بالش بود بعد در باز شد صدای قدمای یه ادم اومد من فک کردم شوهرمه شروع کردم حرف زدن قدما اومد تا بالای سرمو متوقف شد منم همینجوری حرف میزدم دیدم شوهرم جواب نمیده سرمو اوردم بالا ببینم چرا جواب نمیده دیدم هیچکس تو خونه نیس انقد ترسیده بودم نفسم بالا نمیومد یدفه شوهرم اومد گفتم چرا اومدی بالا و رفتی گفت حالت خوبه؟ من اصن بالا نیومدم که کارم تو حیاط طول کشید... تا صبح از ترس خابم نبرد... هنوزم که هنوزه میتزسم
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
💚تاپیک صلوات به نیت سلامتی امام زمانشنیدم امام رضا مریضارو شفا میده💚شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده💚 شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا💚میشه ضامن منم بشی پیش خدا💚 شنیدم هرکی بره زیارت امام رضابرادیدنش میاد سه جا غریب الغربا💚برا بار اولی سر پل صراط میاد💚دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد💚بار سوم که میخاد آقا به دادت برسه💚وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه💚من قیزیمادونیایام😍قیزیم منه دونیا دی😍الله بیزی آییرما😍بو قیز منه سودا دی😍من تورک قیزام آسانا😍منیم آنام زهرا دی😍عشقی منه اورگددی😍قلبیم اونا شیدا دی😍♥ آبجی سادات خودمی💚khoday_mer3p 💚با یه صلوات آمین بگو خواهرگلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن.اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.brave
پارسال ماه رمضان شوهرم با دوستاش رفته بودن ماهیگیری،اونجا خونه داشتن شب موندن،ساعت 3 نصفه شب پاشدم سحری بخورم دیدم شوهرم برگشته تو جاش خوابیده،قشنگ دیدمش و صدای نفسهاشم شنیدم😨،رفتم سمتش صداش کنم اونم پاشه یه چیزی بخوره همین دستمو دراز کردم سمتش جلو چشمام غیب شد😨،بخدا از یاد آوریشم وحشت میکنم😯،خلاصه چنان از جام پریدم تمام برقای خونه رو روشن کردم،قلبم تند تند میزد،😨داشتم سحری میخوردم هی با ترس برمیگشتم پشتمو نگاه میکردم،بعد از نماز صبحم تا هوا روشن نشد نخوابیدم،میترسیدم.
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
💚تاپیک صلوات به نیت سلامتی امام زمانشنیدم امام رضا مریضارو شفا میده💚شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده💚 شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا💚میشه ضامن منم بشی پیش خدا💚 شنیدم هرکی بره زیارت امام رضابرادیدنش میاد سه جا غریب الغربا💚برا بار اولی سر پل صراط میاد💚دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد💚بار سوم که میخاد آقا به دادت برسه💚وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه💚من قیزیمادونیایام😍قیزیم منه دونیا دی😍الله بیزی آییرما😍بو قیز منه سودا دی😍من تورک قیزام آسانا😍منیم آنام زهرا دی😍عشقی منه اورگددی😍قلبیم اونا شیدا دی😍♥ آبجی سادات خودمی💚khoday_mer3p 💚با یه صلوات آمین بگو خواهرگلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن.اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.brave
اوایل ازدواجم بود تویه خونه بامادرشوهربودیم تاخونمون آماده بشه. شب توحیاط نشسته بودم شلنگ آب بازکردم ریختم به پاهام. که حس کردم کسی ازپشتم رد میشه نگاه میکردم چیزی نبود کلا چندبار حس کردم از پشت سرم وجلوم کسی رد میشه وچیزی نبود. چندبار به شوهرم گفتم ولی باورنکرد گفت توهم زدی.تا اینکه...
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک
اوایل ازدواجم بود تویه خونه بامادرشوهربودیم تاخونمون آماده بشه. شب توحیاط نشسته بودم شلنگ آب بازکردم ...
تااینکه سراین موضوع که دوماه گذشته بود باهمسرم دعواکردم ویه پتو بهش دادم گفتم نمیخوام تواتاق بخوابی مادرش خونه نبود رفته بودمسافرت دوتامون تنهابودیم. منم داشتم باگوشی بادوست پیام میدادم درم قفل کردم. ساعت سه شب شد که شوهرم محکم میزد تودر اتاق خواب والتماس میکرد درو باز کنم. منم درو باز کردم که رنگش مثل گچ شده بود ومیلرزید وبزور نفس میکشید فقط میگفت آب،منم بهش آب دادم. وقتی یهکم حالش بهتر شد گفت چرا هرچی دادزدمو سروصداکردم نیومدی سراغم. گفتم اصلا صدات نشنیدمو باورنکرد. تعریف کرد...
منو توی تاپیک های باحال تگ کنید اگر به من توهین کنید جمله کاربری شما تعلیق شده است، در صورت داشتن سوال از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمائید را مشاهده خواهید کرد😎تاپیک خنده دار ❤ تاپیک ترسناک