به نظر من دوست شما با معنای واقعیه کلما خودش رو با خاک یکسان کرده و همچنان هم پافشاری میکنه برای اینکا بیشتر از این خفت و خواری بکشه،
دوست شما یه استباه که چه عرض کنم یه غلط خیلی بزرگی کرده حالا دیگه باید تاوانش رو بده نه اینکه التماس به پسره کنه که بیاد بگیرتش،
اون پسر که هیچوقت نمیاد دوست شمارو بگیره،تازه اگر هم باهم عقد کنن هیچوقت زیر یک سقف نخواهند رفت و پسره حتنا طلاقش میده،
یعنی دوستتون حاضره مطلقه بشه،به قول بعضی از دوستان خب بره ترمیم و از این به بعد رو خودش کار کنه تا بتونه خوب و بد رو از هم تشخیص بده،
شرایط خوبی هم که داره بگیم از روی بدبختی تن با این حقارت میخواد بده و چاره ای نداره،
چه با اعتماد به نفسم رفته پیش خواهره پسره ماجرا رو هم گفته،
اصلا اینا عقدم بکنن دختره کاملا یه موجود بی ارزش میشه در نظر پسره و خانواده اش،
دختره اگر نیتش با این پسر زندگیه مشترکه کاملا باید بی خیالش بشه چون آینده ای نخواهد داشت