من 5 ساله ازدواج کردم سقطم داشتم باردارم نمیشم
مرزم خیلی می پرسن یا جواب نمیدم یا جواب کوتاه و لبخند
ولی از اینکه چطور باید برخورد کنم که نگن آخی حسرت بچه داره یا عه حسودیش میشه یا هر چیز دیگه می ترسم
میدونم مسئله بیخودی و بی ارزشه ها
نمیدونم چرا فکرم درگیرش میشه
خواهرشوهرمم با اینکه بچه تره چن باری سر همین بچه تیکه گفته بهم
کلا دوسش ندارم
میترسم اگه احوالی هم نپرسم بگن حسودیش میشه
از طرفی هم دوس ندارم احوالشو بپرسم و خیلی باهاش در ارتباط باشم که بارداریشو به رخم بکشه یا باز تیکه بگه