انقدر
داد زدم که گلوم خشکه و داره آتیش میگیره حس میکنم پاره پاره شده
منم قبلا شوهرم اینجور بود همه رو باخبر میکرد واسه همین همیشه ناراحت بودم
من و همسرم اصلا تو این ده سال نزاشتیم کسی بفهمه دعوا داریم.حتی شده دعواکردیم شبش مهمان داستیم از خاتواده هنسرم انقدر خوب باهم برخورد کردیم هیچ کس نفهمیده.خواهرزاده شوهرم سی سالسه ازدواج کرده هنیشه میگه هیچ زوجی مثل شما و دایی نیستیدنمیدونه ما هم گاهی مشکل داریم
واییی من خیلی خجالت میکشم ..ما رفته بودیم خونشون دعوا کرده بودیم..مادرشوهرم اصلن ناراحت نشد و خوشحال...چایی اورد و تخمه برا پسرشو فیلم میدیدن میخندیدن دل منم خووون..تو دلم گفتم اگه سر دخترت هم میومد همینجوری میخندیدی بیچاره خانواده دختر
نمیفهمم چی رو میخوان ثابت کنن. قصدشون واقعا از ازدواج چی بوده؟ آروم گرفتن کنار عشقشون یا بدبخت کردن خودشون و دختر مردم برای خوشحالی و بدست آوردن دل مادرشون؟؟؟؟ خدایا. یه مادر چقدر میتونه پست باشه که از دعوای پسر و عروسش خوشحال بشه
عزیزم خودت هم مقصری نباید جلو خانواده شوهر گزک دستش بدی
باباش که خییلی ناراحت میشه..به خدا باورت نمیشه مامانش نمیدونم چی گفت به شوهرم باهم خندیدن..بعد من رفتم بخوابم رفت چایی گذاشت و تخمه اورد با شوهرم و دخترا فیلم میدیدن هی میخندیدن..تو دلم گفتم اگه دخترتم دعوا کرده بود اینجوری میکردی فقط من و پدرشوهرم ناراحت بودیم
چه وحشت ناک
من اصلا فلسفه ی کتک کاری رو نمیفهمم
از مردی که رو زنش دست بلند کنه با تمام وجود متنفرم
من و همسرم هر روز بحثمون میشه ولی اصلا یادمون میره که بحث کردیم و دوباره میگیم و میخندیدم
من هم کتک رو ۳ بار تو ده سال زندگی تجربه کردم
اما هر ۳ دفعه همسرم مست بوده و نفهمیده داره چه غلطی میکنه
در حالت عادی اصلا همچین شکری نمیخوره
خدارو شکر ما دعوایی نداریم باهم.ولی نمیدونم چرا مامانشون به نظرم میاد از این بابت ناراحته.چون یه باری به شوهرم گفت چرا اینقدر احترامش رو داری ! یه بارم گفتش چقدر این شانس داره شوهرش هیچی نمیگه بهش ! به نظرتون باید چه سیاستی در پیش گرفت با این خانم
من تازه شوهرم بعد از ۸ سال زندگی میگه تو یکی دیگه رو میخوای در صورتی که خودش اسم یکی دیگه رو بازوش خالکوبیه
