2733
2734

دوستم اسکوله چرت و پرت خیلی میگه خودشم میخنده

❌من واسم عشقت مرد💔 ❌من واسم خنده مرد💔❌ روز خوش ندیدم بعد تو💔❌من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد💔❌من واسم رفیق مرد💔❌قلبم شد قبرستون وقتی کندم توش قبرتو💔❌یه روح شدم من به کل💔❌دستات دیگه دستای قدیم نی💔❌میده بوی غریبه ها رو💔دلم راه رفتنو میخاد....کنارت شب چقد خوبه...یه دل دارم توی سینه همون واس تو میکوبه...دلم موی تو رو میخاد...دلم روی تو میخاد....دلم بوی تورو میخاد😓.....هرکی دره شه سه دره... امشو مه دل غصه دره...چرخ و فلک بازی نده...گومبه مه یار بازیگره...هنوزم بهترین پسر تو این شهری تو.... هنوزم دلم میخاد اون لبای لعنتی تو هنوزم بهترین هدیه ی طبیعی تو هنوزم نفهمیدم چرا باهام قهری تو..هنو هرجا که میرم یه گوشه تنها میشینم هنو هرجایی بی من تاثیرشو میبینم هنو هرکی که میشناستتو تحویل میگیرم هنو اگه بهم بگن واقعا رفتی میمیرم منم هرجا که میرم یه گوشه تنها میشینم هنو هرجایی بی من تاثیرشو میبینم هنو هرکی که میشناستتو تحویل میگیرم هنو اگه بهم بگن واقعا رفتی میمیرم.در واقع بهشت وسط جهنم میدونی بذر رو کاشت....تماشای تو در واقع تماشای بهشته....در واقع بدن تو دستات خودش خانواده کشور و عشقه شدی جام جهانی وسط خونم شدی تنها انرژی که باهاش زنده بمونم در واقع من اصن عاشق اینم با تو توی زندون بمونم....منو دور از همه شهر و مردم کن...❌خَلآص❌


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

یکدفعه زد تو کمرم به شوخی کمرم کبود شده بود قشنگ اندازه کف دستش

آرزو دارم سال ۱۴۰۲تو خونه مستقل خودم باشم تا از این جنگ اعصاب خلاص شم اگه دوست داشتین واسه رسیدن به آرزوم برام دعا کنید 🌺
2740

دوستم نبود ولی خیلی اذیتم کرد ، رو صندلی نشسته بودم بعد صندلی بهش ادامس چسبیده بود میدونست بهم نگفت من فقط میشنیدم داره به دوسش میگه رو مرز نشسته خودمم یه حسی کردم وقتی پاشدم دیدم ادامسیه مانتوم

یبار با رفیق فابم رفتیم پارک رانی و کیک خریدیم گرم صحبت بودیم منم هی رانی رو تکون دادم هی تکون دادم بعد درشو باز کردم شپلق ..تموم رانی ریخت رو سروکله دوستم🤣🤣🤣🤣🤣چندتا پسر چسخل هم بودن حالا نخند کی بخند😂😂😂😂

نیمه تعطیل🇲🇰


من از شوهرم دارم؛


یه بار با شوهرم رفته بودیم بیرون،  یهو پرید تو یه مغازه (بدون هماهنگی من) به فروشنده گفت؛ «و» دارین؟


فروشنده با تعجب گفت؛ یعنی چی؟


دوباره گفت: «و» دارین؟


و باز هم به تعجب فروشنده افزوده شد.


و پس از پرسیدن چندباره ی این سؤال، خودش توضیح داد؛


بابا روی تابلو دم در نوشتین، انواع رب محلی، شیره، کره محلی، و ...


من ازون «و» میخوام. به همین برکت.


یارو هم یه نگاه کرد و گفت خدا شفات بده.


(ولی متأسفانه خدا هنوز شفاش نداده)

رنگ در رنگ و‌ به هر رنگ هزارانش طیف           نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران

موقع عقدم وقتی رسیدیم محضر یادمون افتاد کله قند و حلقه هارو  وتو خونه جا گذاشتن ...از محضر تا خونمون ۱ ساعت راه بود 

ما هم گفتیم بی خیال کله قندو حلقه بشیم و همینطوری بخونه عقدو ولی دوستم سریع با عاقد صحبت کرد یواشکی ؛ چند تومن داد بهش گفت یه ساعته میام

راه دو ساعته رو یه ساعته رفت با کله قندا و حلقه رسید انقدر عجله داشت و دویده بود پاشنه کفشش به ورودی گیر کرده بود  و دراومد

هیچ وقت یادم نمیره ..عاشقشم

زندگی شاید ان جشنی نباشد که انتظارش را داشتی            اما حالا که به ان دعوت شدی تا می توانی زیبا برقص Ես փնտրում եմ հին հայ ընկերներ

یه بار مجرد بودم سوار ماشین غریبه شدیم نزدیک بود ب...😑😑

                                                                                                                                                           
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  10 ساعت پیش