ما دو شب پیش سر تلویزیون دعوامون شد یعنی اون شروع کرد گف چون من از اول برنامه نبودم خاموش میکنم گقتم نکن زرتی خاموش کرد خونه مامانم اینا منم باردارم روزی 10بار بالا میارم کلا شرایط بدنی ایم بده گفتم چرا کردی و از این حرفا بماندکه اونم کم نیورد حالا باز دیروز چند با هی اومد دعوا شروع کنه من چون جفتم پایینه استراحت دارم ،، گف پاشوبرو خونه بابات جای منو تنگ کردی هی تز خودش حرف میزد من جوابش نمیدادم رفت یه ساعت دیگه باز اومد شروع کرد منم گفتم دست از سرم بردار ... ... حالا هم از حرفاش دلم گرفته خیلی ناراحتم ...همون شب اول من ازش معذرت خواهی کردم که داد زدم گف برو کار دارم با یه حالت عصبانی ،،. سابقه نداشته هی بیاد دعوا شروع کنه باز ..ت دلم گفتم جنبه معذرت خواهی نداشتی حالا دو روز نه من محل میدم نه اون ..بی محلی اون برام سنگین تموم میشه یعنی حالمو بد میکنه
چی بیشعوره الان توحامله ای بایدهواتوخیلی داشته باشه
گحل نذارباباحوصله داری ولش کن مرداکلا سوءاستفاده کنن
سعی کن اون بیاددنبالدنه توبری دنبال اون.که پرروترش نکنی
دوسالو نیمه که عروسی کردم هنوز یه بارم معذرت یا پیشقدم نشدم
من یه بار باشوهرم دوهفته قهر بودیم از اول فروردین تا نزدیکای ۱۳ بدر من تو اتاق میموندم و گوشی بازی میکردم اونم تو پذیرایی میموند از شام ناهارم خبری نبود نمیپختم خونرو تمیز نمیکردم بهش نمیرسیدم لباساشو نمیشستم چون مقصر اون بود میومد خونه غذا درست میکرد میذاشت جلوم بعد دوهفته اشتی کردیم
ببین فکرکن اصلاخونه نیست، اصلاانگارنمیشنوی، اگه میتونی به مادرت بگو بهش تذکربده بگه اذیتت نکنه، اگه مادرشوهرت آدمه به اونم بگو گششو بپیچونه ،بعدم بگو مادرت بیاد پهلوت مراقبت باشه تو به هییییچ وجهه نرو خونش، بزاریادبگیره خونه ی توعه اونجا یعنی چی جاموتنگ کردی
