من قراره برج 4 عروسیم باشه، عصر میخایم بریم تالار ببینیم، ینی صبح رفتیم میخایم بریم که یکم بیشتر بگردیم، بعد مادر شوهرم میگ زنگ بزن جاریتم بیاد، و منم ازش بدم میاد و باهام خوب نیسیم، نمیدونم چیکار کنم اصلا دوس ندارم تو هیچ کاری همرام باشه، ولی مادر شوهرم میگ ببرش با خودت ناراحت میشه، حالم بده
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
اهمیت نده😅 بگو باشه بعد بگو یادم رفت ما میرفتیم تالار ببینیم مادر شوهرم میخواست بیاد شوهرم بهش تعا ...
امضات😍
من چندین سال شهرنشینی تجربه کردم وحدود یکساله از همه چیز دل کندیم اومدیم روستای زادگاه همسرم مرغداری زدیم،چنان عاشق اینجا شدم به همسرم گفتم همینجا خونه بسازیم ودخترمون بزرگ کنیم ،زندگی تو روستا عاااااالیه
اخه الان واقعا شما تو این وضع میخاهید برید بیرون اونم دنبال تالار....همه عروسی ها الان کنسل شده...بعدشم تو این وضع ارتباط با بقیه درست نیست که بخاهی جاری با خودت ببری...