چند شب پیش خواب دیدم مادرو پدر شوهرم اومدن خونمون من بخاطر کرونا و قرنطینه خیلی استرس داشتم هی خود خوری میکردم
یه دفعه مادرشوهرم گفت زن همسایه مون جایی نداره بره گفتیم بیاد دوماه خونه شما باشه تست داده گفتن مشکوکه هنوز جواب قطعی نیومده الان تو ماشینه خواست بره صداش بزنه
وای من تا شنیدم آمپر چسبوندم مادرشوهرم رو بردم حیاط هی پشت سرهم میگفتم شما نمیدونید ما بچه تو خونه داریم من اصلا نمیزارم بیاد و...
شوهرم تا شنید با مادرش تند شدم بی محلی کرد هر چی گفتم نزار بیارنش جواب نمیداد
زنه رو مادرشوهرم آورد اصلا نمیشناختم و نمیزاشتم بیاد داخل پشت در بودم
دیگه با ترس ولرز بیدارشدم😥😥😥