2777
2789
عنوان

مربوط به زندگی😂😄

| مشاهده متن کامل بحث + 326 بازدید | 35 پست
اره منم کلا ازین رو ب اون رو شدم من خیلی بی خیال بودم ولی الان خودمم نعجب مکنم از رفتارام.

شوهر‌من عاشق بچه بود یعنی عاشقا الان میگه خوبه خداروشکر ولی قبلا خیلی بدون تنش بودیم هرجا میخواستیم میرفتیم هرکار میخواستیم میکردیم یعنی ما جوری بودیم ک ساعت ۲شب میگفتیم بریم بام خیلی تفریح داشتیم الان با بچه نمیشه ک تازه من میتونم بچمم پیش مادرم بزارم اما دلم طاقت نمیاره ک ی عروسی بدون پسرم رفتم کوفتم شد برگشتم ن اونم ک بچه درو ببرم ن اونکه بدون اون برم در نتیجه نشستم تو خونه عمرمم به هدر میره  

محکم بشین دلم این دور اخره

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

شوهر‌من عاشق بچه بود یعنی عاشقا الان میگه خوبه خداروشکر ولی قبلا خیلی بدون تنش بودیم هرجا میخواستیم ...

خیلی سخته واقعا منم همینجوری شدم انقد روزا درگیر بچه ام ک گاهی ازخودم یادم میره و وقتی براخودم ندارم من غریبم

خیلی سخته واقعا منم همینجوری شدم انقد روزا درگیر بچه ام ک گاهی ازخودم یادم میره و وقتی براخودم ندارم ...

منم تو شهر غریبم عزیزم اما مثلا تا ۷ماهگیش مادرم اینا کلا پیشم بودن هی ما میرفتیم یا اونا اینجا بودن چون تک فرزندم مشکلی نداشتن بعدشم ک هر دوهفته میان میمونن من خواهرشوهرام پیشم هستن اما بچم نمیمونه پیش اونا مدام گریه میکنه ۲هفته ای مامانم اینا میان یکم میزارمش با مامانم باشه و خودمو شوهرم میریم خونه فامیلاش و اینا اما خونه برادرشوهرم تهرانه ی ساله ک نرفتم چون واقعا با بچه سخت بود بدون اونم ک دلم طاقت نمیاورد.من نتونستم زیاد از نوزادیش لذت ببرم بنظرم دچار افسردگی شده بودم الان دارم فیلماشو میبینم واقعا حسرت میخورم سعی میکنم بجاش الان براش جبران کنم اینکه زیادی از خودم میزنم

محکم بشین دلم این دور اخره
😮😮😮😯

😂😂😂چیشده عزیزم خب نمیتونستم بیرونشون کنم ک تنها نوشونه اگه بگم‌از من بیشتر دوسش دارن دروغ نگفتم تازه پسرمم با اونا جورتره تا با من شوهرم بعضی وقتا میخنده میگه بچنون شد پسر مامان اینا ما بریم ی دختر واسه خودمون بیاریم.بابام نوزادی منو اصلا یادش نیست اما بیا ببین بچمو چجوری نگهداری میکنه حتی بهش شیرم میده میخوابوندش میبردش دستشویی مامانمم ک هیچی سنشونم کمه حوصله شو دارن😅

محکم بشین دلم این دور اخره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792