دوتا خواهر شوهر دارم بزرگه ده سال ازم بزرگتر کوچیکم پنج سال ازم کوچکتر دیگه نمیدونم چیکار کنم از دستش انقد ازم بدش میاد و حسود شده نسبتم که نگو خیلیم بگم پدرو مادرشوهرم لوسش کردن طوری که خواهر شوهر بزرگمم دیگه دیونه کرده ب دامادشون بچه ها خواهرشم تیکه میندازه طوری داماد گله کرده ب خواهرشورم حالا اون شب ما دعوتشون گرفتیم خواهر همسر و خانواده همسرمو خواهرشوهرم اینا اومدن اما اونا نیومدن زنگ زدم پدر شوهرم که شام گزاشتم بیایین خواهرشوخر کوچیکه برداشت هرچی دهنش اومد گفت و ک مانمیایم اون شب داشتم سکته میکردم از رفتاربدش گذشت فرداش دیدم همه جا با گوشی خودش و پدر و مادرش بلاکم کرده حالا دیگه دارم دیونه میشم که چراااا اخه هیچی هیچ نگفتم از یه طرف میگم ب خواهر شوهرم که اون شبم بابت رفتارش شنیدم دعواش کرده بگم از یه طرفم موندم نمیدونم بنظر شما چی کنم از دستش نمیدونید سه روز سرم درد میکنه کاش بد بودم باهاشون چیزی اما..😔