2777
2789
عنوان

خاطره خنده دار

91 بازدید | 1 پست

سلام. از اونجایی که کورونا تو دل همه استرس انداخته بیایید یکم دور هم بخندیم. هرکی یه خاطره خنده دار تعریف کنه.

خاطره خودم: یبار از استخر میومدم با خواهرم بودم ک هوا هم تاریک بود، جلو سوپری یه پسر بچه دیدم ،ک تپلم بود. از اونجایی که عادت داشتم لپ بچه هارو بکشم، رفتم و لپ اون بچرم کشیدم.بعد چند ثانیه دیدم بچهه با غضب نگام کرد، اون موقع بودم که فهمیدم از اون آدم کوتوله هاس و طرف راحت 25-30 سال و داشت

من  

پسره  

خواهرم و سوپرمارکتی  

من و داداشم ازونا بودیم که همه جا لپامونو می کشیدن 

تپل نبودیما فقط یه کم لپ داشتیم فقط

یعنی اون زمان دوس داشتیم طرفو قطعه قطعه کنیم     

من لاک میزنم.مژه میکارم ...بی حجاب بیرون میرم ولی دلم پاکه ...اولین بار این طرز فکر رو بنی امیه رواج داد که بگه یزید گرچه زن بازه گرچه مشروبخواره گرچه نماز نمیخونه ولی ایمان داره .ایمان یه مسئله قلبیه.یزیدم قلبا با ایمانه و میتونه جانشین پیامبر بشه.اما قران همه جا میگه ایمان بااااااید با عمل صالح باشه .خدا ازما عبادت نمیخواد فرمانبرداری میخواد.همون کاری که ابلیس نکرداگه زنی با عطر،آرایش یا تیپش دل مردی رو ببره از طرف دیگه از دل همسرش بیرون میره.دیدی مردایی که با زنی پیرتر و زشتر خیانت میکنن؟مرد رو مبرا نمیکنیم ولی از طرف زن این تقصیر هست.بعضیا میگن آزادی پوشش باشه من هر طور خواستم بگردم. مرد باید حفظ حریم کنه اما خدا میگه مردها چشم رو کنترل کنن و زن ها حجاب داشته باشن.نمیشه زن به وظیفه ش عمل نکنه و از مرد انتظار تقوا داشته باشه .اگه به همین راحتی بود یوسف یوسف نمیشد.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  6 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  7 ساعت پیش