من یه خواستگار داشتم دیدم همگی راه افتادن با کفش بیان تو منم گفتم ببخشید لطفا کفشاتونو دربیارین ...رفتن پشت سرشونم نگاه نکردن والا معلوم نبود بشه یا نه اونوقت من بشینم زمین بسابم بخاطر اونا
عروسی داداشم عروسو از تالار اوردیم خونمون، رسممونه که اول میره خونه مادرشوهر اونجا تا شب جشن میگیرن بعد ب دختر پسر میرن خونشون، خلاصه فامیلایه عروس با کفش اومدن تو رو فرشایه دستبافته مامانم، که نماز میخونیم خوب ما، بیچاره مامانم چند روز بعد داد قالیشویی، فرش دستبافتم بره قالیشویی یجوری کهنه میشه، کناره یکیشم پاره شده بود
من زیاد رفتم البته صاحب خونه ها خودشون خواسته بودن و کفشام هم تمیز بود ولی خودم اجازه نمیدم
هنوز انقدر شعورمو از دست ندادم😅
نهایتا کفش تمیز با خودم میبرم و اونجا عوض میکنم نه اینکه از تو کوچه با همون کفش بیام
چون بهداشت و تمیزی برام مهمه
و سعی میکنم خونه ی کسی هم که بهداشت براش مهم نیست نرم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
