2737
2734
عنوان

مادرای شمام این شکلین؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 591 بازدید | 41 پست

منم موقعی که بچم کوچیک بود مغزم هنگ بود درس خوندن تو اون شرایط واقعا سخته!!!

مامان منم بچم شیرخوره بود می گفت چرا نمی ری سر کار؟؟!! اصلا یه لحظه نمی گن این بچه رو چیکار کنه یا حداقل بگن بیارش ما برات نگهش می داریم!!

مادرشوهرم هم می گفت بچه رو بزار خونه مادرت و برو سر کار!!!!!!

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

به نظر من مادرت به فکر موفقیت و پیشرفت شماست. که البته من اگه میتونستم با مادرت ثحبت کنم بهش میگفتم به جای پیشرفت بچه هات به فکر پیشرفت خودت باش چون آدم اینطوری احساس مفید بودن میکنه و امید به زندگیش بالا میره. 

اما در مقام شما آرزوم بود مادری مثل شما داشتم که همه جوره حامی من توی زندگیم باشه 

بچمو نگه داشته بنده خدا مشکل اینه که من دیگه حوصله درس خوندن ندارم

سعی کن روپای خودت واژستی و خودت برای زندگیت تصمیم بگیری شما الان خودت یه مادری  دیگه بچه نیستی هم خودت هم مامانت باید اینذو قبول کنید

2731
اول ..مادرها و پدرهای ایرانی از خودشون میگذرن اماا بعدش دایما یا میگن به زبون یا خودشون رو محق دخالت ...

میگم دیگه بعضی جاها حق داره ولی در مورد دانشگاه شوهرم و بچه اصلا هیچ مشکلی واسم ایجاد نکردن مشکل اینه ک خودم حوصله درس خوندن ندارم

منم سر تعیین تکلیف دقیقا مثل شماست و سر بچه و دانشگاه حالا ن ب این شکل باش یکم ب مشکل خوردم.... رفتو آمدو کم تر کردم بچمو کمتر گذاشتم پیشش دید اگه اینجو باشه پیش مادرشوهرمم میزارم درست شد دیگه.... منم خوبیاش خیلی فراوونه خیلی مهربونه

اول ..مادرها و پدرهای ایرانی از خودشون میگذرن اماا بعدش دایما یا میگن به زبون یا خودشون رو محق دخالت ...

درسته، اینکه خوبی میکنن بعد برا همه کارایی که کردن منت میزارن سر آدم اگر یه حرفی خلاف میلشون بزنیم، مثلا سر جهاز دادن و دانشگاه فرستادن هم منت میزارن، خیلی بده اینطوری

2740
منم واقعا انگار تو کله ام هیچی نمیره

به نظرم طبیعیه!!  اون دوران همه فکر و ذکرم شده بود بچه!!! اصلا انگار خنگ شده بودم!!!  دانشگاه که می رفتم تا سینه ها پر شیر می شد دیگه غیر بچه به هیچی نمی تونستم فکر کنم!!! 

تعجب می کردم بعضی ها چطور با بچه شیرخوره میان دانشگاه!!! نمی دونم شاید بدن با بدن فرق می کنه!!!

درسته، اینکه خوبی میکنن بعد برا همه کارایی که کردن منت میزارن سر آدم اگر یه حرفی خلاف میلشون بزنیم، ...

دقیقا من الان دیگه از دانشگاه میخوام انصراف بدم چون فقط هزینه بیخودیه وقتی درس نمیخونم ولی از حرفای مامانم بعدش بیشتر میترسم تا اینده خودم

ای خدااااا

میگم دیگه بعضی جاها حق داره ولی در مورد دانشگاه شوهرم و بچه اصلا هیچ مشکلی واسم ایجاد نکردن مشکل این ...

مادرشما تجربش خیلی بیشتره و سابقه یه زندگی و شوهر و بچه داشته ..بنابراین میدونه ایشونم که موصوع بچه و شوهر نیست ..بلکه رشد خود فرد و پیشرفتشه ...که کاملا درسته ..نمیخواد شما عقب بیفتی از زندگی و دوست داره شماهم بری جلو و رشد کنی ..کار به تحصیل ندارم اما الان واقعا توانمندی فردی مهمه و مادرتون کاملا درست میگن 

بچمو نگه داشته بنده خدا مشکل اینه که من دیگه حوصله درس خوندن ندارم

اشتباه نکن حتما بخون حتی شده ب زور با نمره بد پاس کنی...منم بچم کوچیکه دانشجوام موقع امتحانا دلم خون میشه

کدوم حرفشون؟؟انشگاه رفتنم؟؟به خدا مشکل من اصلا شوهرمو بچه نیس مشکل اینه ک من دیگه کشش ندارم

اها نمیدونم شاید میخواد یکم سختی بگشی اما سودشو بعدا ببینی خو

یه دهه شصتی باحال  و یه معلم مهربون 😍 خوشگلا تو دعاهاتون به اسم مریم دعام کنین مهربونا😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز