خونه مامانت نزدیک نیس بری چند مدت اونجا باش تا نی نیت حداقل یکم بزرگ شه
نه یه شهر دیگست. از شانس بدم ممانم هم شب نمیتونه جایی بخوابه ک بگم بیاد پیشم. خواهرامم ازدواج کردن. شوهرم هم میگه تنهام نمیذارم بری. میرم سرکار میام خونه بدم میاد تنها باشم. خانواده شوهر هم هیچکسو ندارم. البته برادرش طبقه بالاموم هستن. ولی رفت و امد نداریم. 😐از دست جاریم
عزیزم😓 چند ساله ازدواج کردی؟ یعنی جاریت نمیدونه تو بارداری دیگه باید خودش بفهمه غذا برات در ...
8 سال. ن بابا نمیدونه. از کجا بدونه😐😐غذا بفرسته برام؟!! اینقددددد از من و شوهرم بدش میاد اگ بفهمه باردارم هر کاری از دستش بربیاد میکنه ک از بین بره......
بچه داره یا نداره.؟مگه نگفتی خانواده ها میدونن مطمئنا اونم فهمیده.حداقل خودت درروز بیشتر غذا ...
خانواده خودم همه میدونن. خانواده شوهر فقط دوتا خواهرشوهرم... برا اون نمیگن. خودشون التماس میکنن اون نفهمه تا چند ماه😐خیلی خطرناکه. بله دوتا دختر داره دختر بزرگش عشق منه. خیلی میخامش اونم منو میخواد.... متاسفانه مادرش نمیذاره بیاد خونمون. بله ظهر درست میکنم برا دو وعده. بیشتر وقتا شوهرم ظرفا رو میشوره. خونه رو هم 10 روزه جارو نزدیم. فقط یکم مرتب میکنه شوهر
سلام عزیزم. یه روز قطع میشه فرداش دوباره میاد.. امروز چن قطره خون سیاه رقیق اومد. و فعلا تموم. شبا بدجور ضعف دارم و فشارم میفته. احتمال زیاد علایم سقطه اینا و رشد متوقف شده. روز شنبه میرم سونو... البته روز شنبه رفتم گفت ساک و کیسه زرده هست فعلا. ده روز دیگه بیا ولی من شنبه میرم دیگه