سلام من به شوهرم سر یه خیانت زیاد شک دارم خودشم میدونه ببخشید که اینو میگم زیاد با من رابطه نداره یعنی منم اصلا نمیتونم باهاش رابطه داشته باشم بخاطر خیانتی که کرده یعنی خیلی کم باهاش رابطه دارم ازشم خواستم موهای ببخشیدا اونجاشو نزنه امشب تا کی سر زمین کشاورزیش بوده کار میمرده خسته مونده اومده رفته حموم موهاشو زده منم بهش شک کردم گفتم تو به من قول دادی نزنی گفت یادم نبوده بعد منم گفتم اینقد واجب بوده اینقد خسته کوفته بری امشب مو بزنی که چی تازه توکه قرار بوده نزنی الان من حق دارم یا اون
من میدونم کسی که بخواد خیانت کنه با موهم میره بهش گفتم من فک میکنم تو وقتی نظافت میکنی میری پیش کسی پس نکن که حداقل اگه میری هم من نفهمم اعصابم بهم بریزه
بار آخری که خیانت کرد پای خانواده ها اومد وسط قول داذ دیگه نکنه منم چیزی ازش دیگه ندیدم ولی بازم اعتماد اصلا ندارم یه بچه دوساله هم دارم راه طلاقم ندارم شایدم واقعا آدم شده ولی من نمیدونم