خاطرات یک جنین ♡♡تا آخرش بخونین جالبه بعضیا همچین میگن ما چال لپ داریم انگار چاه نفت دارن 😒😒 ..... حالا خوبه یه عضله تو صورتشون فلجه 😏😏....چطوری فلج😝😝😝😝 دیروز تو تاکسی بودیم رانندهه رفت بنزین بزنه با یه راننده دیگه دعواش شد یارو به راننده ما گفت : تو مسافر کشی ؟تو گوه کشی ما چهار تا هم تو ماشین تا آخرش فقط به افق خیره شدیم 😐 یه بار بابام کنتر گاز رو دست کاری کرد .....روزی ۱۳۰۰ تومن باید اداره گاز به ما میداد 😐😐
شماهم مثل خواهر من ... تا خونه رو تمیز نکنه خوابش نمیبره
خخخ نه من خیلی این مدلی نیستم ولی شوهرم شب کاره خونه نیس منم وقتایی که نیس بدخواب میشم برای همین کارام کردم هرچند فردا نمیتونم بخوابم ولی واقعا دیگه طاقت یه عالمه لباس تانکرده رانداشتم