2777
2789

هاله نیست مثل برف پاشیده شدست

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه. بزار عکس دهن بچو بزارم برات.

دلم خونه... هر کار یکنم سینم خوب نمیشه. بچم دوباره میگیره

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
نه. بزار عکس دهن بچو بزارم برات. دلم خونه... هر کار یکنم سینم خوب نمیشه. بچم دوباره میگیره

الهی بگردم نمیدونم چرا حساش شدم آخه هم دستشویی دو نمیکنه هم همش دستش تو دهنشه یهو سقشو که دیدم  سفید بود سکته کردم

الهی بگردم نمیدونم چرا حساش شدم آخه هم دستشویی دو نمیکنه هم همش دستش تو دهنشه یهو سقشو که دیدم  ...

برفک بزنه از درد نمیتونه شیر بخوره بی تابی میکنه 

نگران نباش

اینکه سکوت کنی خودخوری کنی جسم و روحت اسیر چهاردیواری اتاق کنی فقط برای اینکه دهن مردم ببندی تا قضاوت ها و کنایه ها رو در مورد سرنوشتی که حکمت خداست نشنوی یه روش خودکشی تلخه «به ارزش تباه شدن تمام عمر»
الهی بگردم نمیدونم چرا حساش شدم آخه هم دستشویی دو نمیکنه هم همش دستش تو دهنشه یهو سقشو که دیدم  ...

نیومد عزیزم..  ولی اونجوری که تو‌میگی نیست... حاله نیست. اولش من فک کردم شیر ماسیده رو زبونش... کم کم تو لپش دونه سفید زد...

تو رو خدا دعا کن برام. یک ماهه درگیرم. فک کنم اگ خوب نشیم مجبورم از سینه بگیرمش. ۳ ماهشه همش😔

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
برفک بزنه از درد نمیتونه شیر بخوره بی تابی میکنه  نگران نباش

نه اینطوریم نیست. دختر من ارومه. شیر هم میخوره ولی همش برفک داره. خدا نمیدونم چکارش کنم... 

نیستاتین میدم دهنش خوب میشه ولی سینه خودم گرفته خوب نمیشه دوباره منتقل میکنه به بچم. 

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
پس اون هاله سفید چیه؟؟همشم از خواب میپره گریه میکنه آخه

هاله سفید کجاس؟ اخه برفک تغییر رنگ نیس... یه چیزای سفید به دهنش اضافه میشه. مث اینکه شیر بالا بیاره  بماسه رو زبونش

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
نه اینطوریم نیست. دختر من ارومه. شیر هم میخوره ولی همش برفک داره. خدا نمیدونم چکارش کنم...  نی ...

داداش من کوچیک بوده اینطوری شده ولی اون لب نمیزده چون کل دهنش درگیر بوده بهش شیر بز میدن سه روز متوالی خوب خوب میشه 

برادرزاده ام هم همینطوری خوب شد

اینکه سکوت کنی خودخوری کنی جسم و روحت اسیر چهاردیواری اتاق کنی فقط برای اینکه دهن مردم ببندی تا قضاوت ها و کنایه ها رو در مورد سرنوشتی که حکمت خداست نشنوی یه روش خودکشی تلخه «به ارزش تباه شدن تمام عمر»
نه اینطوریم نیست. دختر من ارومه. شیر هم میخوره ولی همش برفک داره. خدا نمیدونم چکارش کنم...  نی ...

به سینه خودت هم باید بزنی 

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤
پس اون هاله سفید چیه؟؟همشم از خواب میپره گریه میکنه آخه

به خاطر رفلاکس نیست؟

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤
داداش من کوچیک بوده اینطوری شده ولی اون لب نمیزده چون کل دهنش درگیر بوده بهش شیر بز میدن سه روز متوا ...

یعنی به خاطر شیر بز خوب شده یا بخاطر قطع شیردهی؟  اخه دخترم سه ماهست. فک نکنم بشه شیر بز داد

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
به سینه خودت هم باید بزنی 

انواع و اقسام پماد و قطره دارم به سینم میزنم. 

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز