2737
2739
عنوان

من حساس شدم بچه ها؟؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 486 بازدید | 45 پست

چرا باید برای بچه ای که نیومده چیزی بگیرن؟

وقتی اومد واسش میگیرن خب

والا خانواده شوهر من با اینکه پسر میخواستنو بچمم پسر بود هیچی ندادن بابا.

ولشون کن اصلا حسابشون نکن

عکس لباسو بذار ذوق کنیم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودتو ناراحت نکن عزیزم فقط به شوهرتو خونوادت توجه کن منم همینکارو میکنم واسم حرف هیچکس جز شوهرمو خونوادم مهم نیست.حتی برام اهمیتی نداره خانواده شوهر بهم فحش بدن یا نه چون اصلا جز شوهرم کسی توی آمار من نیست

با اجازه استارترعزیز ،ببخشید توهمه تاپیکا میزارم به خدا درد کشیدن پدر جلو چشم فرزنداش واقعا سخته. ن ...

خوندم عزیزم

ان شاء الله زودی شفا پیدا کنن

خدای مهربون. لطفااا همه مریضا و این پدر عزیز رو شفا بده. الهی آمین🙏

2728
با اجازه استارترعزیز ،ببخشید توهمه تاپیکا میزارم به خدا درد کشیدن پدر جلو چشم فرزنداش واقعا سخته. ن ...

الهی خدا😭😭😭😭 

خوب میشه گلم سخته دیگه اما تحمل کنید میگذره ان شالله حضرت علی بیاد ب بالینش و نجاتش بده 

توکل کنید ب خدا درست میشه

خدایا . سپاس . در اوج نا امیدی زمانی که بریده بودم از همه جا محکم دست هایم را گرفتی اکنون میخواهم رهایم نکنی
بگو ب دخترت بگو واست پسر بیاره

مجردن. یه پسر دیگه هم غیر از شوهرم داره. چند بار بهم گفت ایشالا بچه بعدیت پسره گفتم واسه داداش زن بگیر ایشالا اون یکی عروست برات پسر بیاره

2740
با اجازه استارترعزیز ،ببخشید توهمه تاپیکا میزارم به خدا درد کشیدن پدر جلو چشم فرزنداش واقعا سخته. ن ...

از جد پسرم فاطمه زهرا که خودشم پهلو شکستس میخوام خدا سلامتی به پدرتون بده انشاله 🤲

سلام عزیزم راستش من هم تجربه های مشابه این رو داشتم و از افرادی که خیلی بهشون اطمینان داشتم که توی مشکلاتم یا شادی هام همراهیم میکنن نکردن و بی تفاوت بودن...

بنظر من بهترین کار الآن اینه که شما نادیده بگیری اما میتونی فراموشش نکنی و بعدا توی موقعیت مناسب باهاسون در این باره حرف بزنی شاید هم اونا با گذر زمان رفتارشون نسبت به سما رو تغییر بدن و در نهایت مهم تر از همه فرزند دختر شماست که باید در آرامش باشه و مادرش نباید برای خودش ناراحتی ها رو بیش از حد پر رنگ کنه❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

بیخیال  محلشون نکن   مگه    محتاجشونی محل نده   بابا    ...

من عاشق بچمم. مطمئنم اگه پسر میشد با رفتاراشون و دخالت تو تربیتم اذیتم میکردن. الان مطمئنم که دخترمو فقط خودم تربیت میکنم و اینا نمیخوان هردفه بیان بردارن ببرنش با اون طرز فکر اشتباهشون بارش بیارن. مادرشوهرم حتی دخترای خودشم پیش پسراش بی ارزش میکنه. امون از جهل

نسل کدوم خاندان و حالا منقرض کردی😐😐

آدمای بدی نیستنا. پدرشوهرم خیلی انسان درست و زحمت کشیه. ولی این تفکرشونو دوس ندارم دیگه... کاش یه بار بتونم تو روش بمونم بگم اخه تو مگه چیکار کردی واسه پسرای خودت...  واسه شوهرم که خودم کار پیدا کردم و جمع و جورش کردم. برادرشوهرمم بیست و دو سالشه نه درسشو تموم کرد نه سربازی رفت نه سرکار میره. فقط دلشون خوشه که پسراش با ادبن و معتاد نشدن.... 

وای خدای من...

اصلا اهمیت نده. خدا برای محو جاهلیت بشر اونهمه پیامبر فرستاد ولی یه عده هنوز هم رو جهلشون پایدارن ناراحت نباش پس خدا چه میکشه از دست بنده هاش.


به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
عجب بابا به شوخی بهشون بگو که حالا که فهمیدین جنسیت بچه چیه منتظر هدایای قشنگتون هستم شوهرتون تک پ ...

نه برادر داره. ولی مجرده. من هم اولین عروسم هم این فینگیلی اولین نوشونه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687