ببین عزیزم من خودم این مشکل رو داشتم چند سال باهاش درگیر بودم چون خیلی زود شوهر کرده بودم اصلا خونه داری بلد نبودم اما خدا را شکر که شوهرم بهم غرغر نمی کرداینم بگما مهمون که داشتم سنگ تموم میذاشتم اما برای خود من همیشه خونم به هم ریخته بود حتی الانم که امتحان دارم هم اینطوریه همیشه که وقت نداره آدم
حالا من بزرگ تر و مادر و خواهر و اینجور چیزا نداشتم که بهم خونه داری کردن یاد بدم بیشتر بهم سرکوفت زدن من برای خودم یه کار عملی ایجاد کردم بهت میگم ممکنه برای توبه کار نیاد شا ید نیست بدونی که شاید بتونی برای خود برنامه‌ریزی همینطوری بکنی
خانوما من دوست دارم یخچالم خلوت باشه چیز اضافی نباشه جز شیشه های مربا و تررشی و....
مثلا غذای مونده و اینا هست بدم میاد یا باید زود خورده بشه شما هم اینطورید یا من عجیب غریبم؟؟
کتاب من کفشدوزکم تو چطور عالیه
منم یکساله کلی تغییر کردم خسته شدم از بی نظمی
من نظرسنجی کتابو دادم هم کفشدوزکم هم زنبور
آره منم از غذای مونده متنفرم از شیشه های رنگارنگ نصفه بدم میاد همیشه غذای شبمون تابعی از غذای مونده ظهره تا یخچال تمیز بمونه دیروزم تمام شیشه های یخچالو عوض کردم الان مدل همن انقدر خوشحالم مثلا شیسه های روغنا همه یک شکل یا شیشه های آردا همه شیشه کشک خرمه
اما برنامه من من از یک سال بعد عید شروع کردم البته چون الانم فصل خونه تکونیه خیلی میتونه بهت کمک بکنه تمام خونه رو تمیز کردم و مطمئن شدم از تمیزی همه جا و همه چیز
بعد به خودم قول دادم چون تو کار کردم یه مقدار یواش بودم و خیلی اذیت می شدم و همچنین عصبی به خودم قول دادم دیگه انقدر به خودم فشار نیار م سر کارهای خونه
عوضش برای این که خونم همیشه مرتب باشه همیشه مرتب نگهش دارم یعنی چی یعنی اینکه هر روز از خواب که بیدار میشم اتاقم و هم مرتب کنم اگه تو حال چیزی میریزه موقع بردارم خاک میشینه همون موقع دستمال بکشم آشغال میریزه موقع جارو بزنم لباس میریزه موقع جمع کنم
خلاصه کنم برات عزیز دلم همین که شما به این همچین فکر افتادی خودش یعنی که نصف راه رفتی عزیزم چون همیشه توی هر مشکلی مطرح کردن صورت مسئله نصف راه حله
اما ایده دوم من برای وقتایی که خوب تو شرایط اضطراری یا مهمونا دم خونش زیاد به هم میریزه این بود که نمیتونم از آشپزخونه شروع کنم کار های خونمون دست خودم نیست با این قضیه کنار اومدم خودمو سرزنش نمی‌کنم باور کن حتی اگه اندازه یه خاور ظرف کثیف تو آشپزخونه ام ریخته باشه
اول نمیتونم از آشپزخونه شروع کنم خیلی خودم را اذیت می کردم و گفتم ولش کن وقتی نمی تونم واسه چی اینقدر خودمو عذاب بدم باید کاری بکنم که در هر حال باعث شما خونه رو جمع کنم حالا از اینجا شروع بشه از یه جای دیگه
به خاطر همین همیشه خدا حتی الان از دو تا اتاق خوابهام شروع می کنم به تمیز کردن
هر کاری که داشته باشه اون اتاق از جمع کردن وسیله ها تاهمه چیز بجز جاروبرقی انجام‌میدم میرم اتاق بعدی
اتاق بعدی هم همینطور همه کاراش انجام میدم میام تو حال �لم همینطور یعنی نمی‌دونی حتی به ریزترین جزئی ترین چیزهای اتاق خواب یا تو حالم دقت می کنم که مرتب و تمیز باشه همینجوری هرگز میلیجن می کنم خونه رو برای خودم تقسیم کردن به پنج قسمت خوب این طوری که هر قسمتی که هستم بهترین عملکرد خود ما ارائه میدم و بهترین اونجا را تحویل میدم نمیگم که وای یه خونه برای من منتظری که تمیزش کنم میگم نه همین یه قسمت را من باید به نحو احسن تمیز کنم
اینم بگم خواهر عزیزم تو حین کار کردن مقدار تنبلم سعی می‌کنم شرایط و خونه رو شرایط روحی و خودمو برای خودم مساعدتر بکنم که موقع کار کردن اذیت نشم و از لحاظ روحی عذاب نکشم چون یه مقداری چیزی که خستم بکنه یا اذیتت هم بکنه ازش زده میشم و دیگه نمیتونم انجامش بدم
به خاطر همین در حین کار کردن سعی می کنم اول اگه مثلا موهامو شونه نکردم و شونه کنم لباسمو عوض کنم آهنگ بزارم آهنگ های شاد
حالم خوب باشه و با انرژی مثبت کار را انجام بدم بعد چه کار می‌کنم کارهای هر قسمت رو انجام میدم یه قسمت اتاق خوابم یه قسمت اون یکی اتاق خواب یه قسمت هم می قسمت دستشویی یه قسمت حالم حالا آخر سر میرم سراغ آشپزخونه
اینجوری باور نمی کنی تمام خونه مرتب و منظم میشه حتی بعضی مواقع جاروبرقی را می‌کشم و اخلاص بعداً با خیال راحت میرم تو آشپزخونه حالا با یه آرامش خیلی خاص و حال خیلی خوب که میدونم و بقیه خونه تمیز فقط مثل ظرفا مونده آشپزخونمون چون من خیلی بدم میاد بعد قشنگ راحت آشپزخونم با تمام جزئیات خیلی راحت تمیز می کنم
همین دیگه جونم برات بگه برنامه خودمو بهت گفتم که اگه خواستی ازش استفاده کنی یا اگر خواستی حداقل یک ایده بهت بده که بتونی برای خودت متناسب و روحیات شخصیت خودت یه برنامه چینی که کارهای خونه که هرگز تمومی نداره بیش از اندازه توروخسته نکنه یادت نکنه چون متاسفانه ما خانوما همش تو خونه همش مجبوریم که کار خونه رو انجام بدیم اگر انجام ندهیم چیکار کنیم
منم از کارهایی که مجبور باشم به انجام دادنشون یه مقدار بیزارم به خاطر همین که هر کاری که جبران آن باید انجامش بدم شرایط را برای خودم جوری تغییر میدم که مایل تر باشم برای انجام این کار به نظر من شما هم این کارو بکن اما
این همه پرچونگی کردم اما یه جمله مهم رو باز دوباره یادآوری می کنم عزیز دلم اینکه وقتی که خونه تو به نحو احسن تمیز کردی هر چیز سر جای خودش قرار گرفت و همه جا تمیز بود به خودت قول بده بگو من فقط تمیزی این محیط رو این قسمت رو این خونه رو حفظش می کنمدیگه مجبور نیستم از اول بشورم بسابم بریزم مثل یه خونه تکونی فقط هر چیزی ریخت رو همون موقع جارومی کنم
هر چیزی که در هم ریخت به هم مرتب می کنم باور کن وقتی خیلی زیادی هم نمی گیره اگه همون موقع ادم کارو انجام بده
اگه میبینی اینقدر برات نوشتم به خاطر اینکه من خودم این روزا رو کشیدم ولی بزرگتری نداشتم که یادم بده نزدیک دو سال طول کشید که تونستم چیزی دست پیدا کنم و خونه زندگیمون مرتب کنم به خاطر همین دلم می خواست چیزی که در اختیار من نبود را بتوان در اختیار یه نفر دیگه قرار بدم امیدوارم بتونی ازش استفاده کنی حداقل یه راهکار کوچیکم که شده جلوی چشات بذاره اگه تونستی ازش استفاده کنی برای حاجت منم که توی امضام نوشتم دعا می کند و برای صلوات بفرست ازت ممنونم عزیزم
