وای من از ریش متنفر بودم وقتی با شوهرم دوست شدم کلی ریش داشت مجبورش کردم بزنه بعد اومد دنبالم بریم بیرون انقدر بدون ریش زشت شده بود خندم گرفته بود جرات نداشتم بگم بهش بعدش که ریشاش در اومد گفتم دیگه هرگزززززززززززززززززززززززززززز نزن ریشاتو و اینگونه بود که من به ریش علاقه مند شدم