بچه ها حالم داغونه افتضاحه اصلا یه وضعی
نامزدم خیلی پسر خوبیه و شدید عاشقم بود جونش در میرفت واسم و بلعکس خیلی اوکی بودیم یاهم رسما دورم میگشت
حدود دو ماهه اخلاقای سرد میگه دوست دارم ولی سرم خیلی شلوغه و خیلی کار دارم استرس دارم و عصبیم
بازم نسبتا خوب بود
یک ماهه که دیگه شورش در اومده رسماااا میام بهش میگم حالم خوب نیست بهت نیاز دارم بهم میگه من سرم شلوغه کار دارم استرس دارم اعصابه منو خورد نکن
امشب بهش میگم من دلم واست تنگ شده و اینا حالم خوب نیست
میگه اره برو بخواب
میگم من بهت احتیاج دارم الان
میگه من سرم شلوغه خیلی کار دارم
میگم الان نمیدونی که من و تو نامزدیم؟یعنی چی این حرفا تو ۵ دقیقه واسه من وقت نداری؟
میگه نه من الان هیچی نمیدونم
بهش میگم اوکی ولی این شبارو یادت نره چقدر دلمو شکوندی
میگه نه یادم نمیره حافظم قویه چه استرسی بم وارد کردی
بچه ها اصلا دوست دارم نمیگه بهم تازگیا
من میگم دوست دارم میگه منم
اصلا عشقم و اینا که اصلاااااا دیگه ته محبتش عزیزمه
دارم دیوونه میشم