هرشب که شد میدونه من باردارم شبا میترسم , ساعت ۱۱ ۱۲ زنگ میزنه به شوهرم به یه بهونه ای میکشونتش خونشون , منم تا حالا هیچ واکنشی به شوهرم نشون نداده بودم
دیشب تلفن شوهرم زنگ خورد هنوز ندیده بود کیه
منم با حالت ناراحتی بهش گفتم مامانته حتما باز میخواد به یه بهونه ای بکشونتت خونشون!!!
شوهرم یه نیگاه اخمو بهم انداخت گوشیشو نگا کرد دید مامانشه, جواب داد مامانش یخورده الکی حرف زد بعد بهش گفت پاشو بیا
شوهره هم دید راست گفتم دوزاریش افتاد بهش گفت چه خبره مگه واسه چی بیام؟ گفت خیار براتون خریدیم بیا سهمتونو ببر ! شوهرم گفت نمیتونم بیام و ازون اصرار و این انکار
بعدشم ک دیگه شوهرم یخورده رفت تو فکر منم بهش هیچی نگفتم امیدوارم ادب شده باشه!
حالا امروز مادرشوهره پروفایل شوهرمو دیده که عکس دونفرمونو گذاشته
برا شوهرم نوشته طاغوتی شدی عکس کم حجاب گذاشتی !!!!
انقد آدم حسود آخه؟
شوهرمم هنو جوابش نداده!
میگه نمیدونم چی بهش بگم