خیلی دلم گرفته

دیروز التماس خدا کردم دلم باز شه....خبری نشد

🙂❤️💔

هی چی بگم ..........!

حق بدهیم !
یک وقت هایی آدم ها حوصله ی خودشان را هم ندارند .
نباید توقعی داشت ،
وگرنه دیوارِ حرمت ها فرو می ریزد ...
کاری به کارِ بی حوصلگیِ آدم ها نداشته باشیم ،
بابتِ حالِ بدشان توضیح نخواهیم ...
هر آدمی حق دارد گاهی از قوی بودن انصراف دهد و خلوتی بی واسطه بخواهد ،
جایی که خبری از هیاهویِ هیچ کس نباشد ،
جایی که در سکوت و تنهایی بنشیند و خودش را پیدا کند !
صبرِ آدم ها که لبریز شد ؛
نسبت به همه چیز ، بی حس می شوند ،
دنبالِ غارِ ساکتِ تنهاییِشان می گردند ...
آدم است دیگر !
یک وقت هایی کم می آورد ...
کم آوردنِ آدم ها را جدی بگیریم ،
درک کنیم ،
دورتر بایستیم ،
گاهی همین به حالِ خود رها کردن ؛
همین سکوت و حق دادن ؛
بهترین حالتِ دوست داشتن است ...



💟 

من تو شهرم غریبم...یکسری فامیلام یکساعتیمن از خدا لتماس کردم به دل یکیشون بندازه دعوتم کنه دلش برام تنگ شه بگه بیا...سه ساله اینجام هیچکدوم نه نزنگی نه دعوتی ...با اینکه من کادو گرفتم رفتم خونه هاشون...نه برا عروسیم نه برا تولد بچم هیچکدوم نیومدن...الان دارم گریه میکنم از تنهایی خودم...از خدا هم هرچی خواستم مهر من رو بدل یکی بندازه نشد که نشد‌‌‌‌.‌....دیگه خواست خدا این بود در جوار این ادم ها باشم...تسلیما الی امر الله..

خدا شادم میکنه ولی هیییچ چیز جاگزین تنهاییم و نگاه بیقرار بچم برا بیرون رفتن خونه یه فامیلی رو پر نمیکنه...خونه غریبه ها هم اصلا نمیتونم برم اینجا همه شهر کسی رو نمیشناسم.