۴ ماه گذشته بود و ولنتاین رسید و یه روز عصر گفت بلند شو برو بیرون بچرخ من خوابم میاد تو حوصلت سر میره
هی از اون اصرار از من انکار
تا به زور قبول کردم
گفت برو همونجا که همیشه تعریفشو میکنی و دوسش داری. یه پارکی رو میگفت.
رفتم و همینکه وارد شدم یکی گوشی به دست نزدیکم شد
من از ۱۳ سالگی عاشق بهرام رادان بودم .لای کتابام و کیف پولم پر از عکساش بود.
دیدم یکی کپی برابر اصل بهرام رادان با موهای بلند دقیقا بعدها شبیه فیلم سنتوری، اومد روبروم وایساد
سلام
صداش تو گوشم بود. ۷واهرمم همراهم بود.
شکه بهش زل زده بودم.
هوا هم سرد بود و نوک بینیم قرمز شده بود. بینیمم انحراف داشت. ۳۷ کیلو وزنم بود با قد ۱۶۵
و اون قد ۱۹۰. چهار شونه و موی بلند و جعد دار قهوه ای. تیپ فوق العاده.
باورم نمیشد مرد به این زیبایی و خوشتیپی ۴ ماه منو عاشق ۷ودش کرده بود