این قضیه رو ادامه بدی بدتر میشه
سعی کن وقتایی که داداشا و باباش نیستن چند دقیقه بشینی پیش زن باباش بعد رفتنی خونه ی مامانت زبونت دراز باشه که من خونه خانوادت زیاد میرم
منخودممهمینطوریمروزاولگفتمبههمسرمکهشایدیهوییبشهمنبهتخبرنمیدممیرمجایی...ولیدوستمنزندگیبچهبازینیست..شوهرمنوتوقبولکردهولیوقتیایشوناخلاقشوهرشرومیدونهبایدمثلخودشرفتارکنهیاباسیاستبرهجلو
خواهرمندوستمن...منکهنمیشناسمت..ولیزنهکهزندگیرومیچرخونهمیتونیکمکمدرستشکنی..منخواهرخودمشوهرشمثلهمسرشمابودو۱۴سالهمهستازدواجکردهیهطوریبودکهاولاماخواهراجمعبودیمنمیزاشتخواهرمبیادخواهرمبهحرفشگوشدادولیبهموقعشمبحثکردالانشوهرشمثلمومتودستشه
چرا رفتی کنارشون که این حرفا باشه.بگو اینکه حرف پیش بیاد باید خودت جمع کنی و مشکل خودته چرا خونه جدانگرفتی!
عزیزم وقتی چیزی حل شدنیه چرا طلاق؟
اجازه هم چیز بدی نیست وقتی بهش میگی نگو اجازه میدی برم یا نه؟
بهش اطلاع بده بگو من دارم میرم خونه مامانم.
امروزم باید میرفتی خب زود برمیگشتی
خیلی رو این موضوع حساس نباش و با شوهرت دعوا نکن سرش .هر وقت دلت خواست با مهربونی بهش بگو من دارم میرم خونه مامانم همین.اگرم نزاشت.دوروز دیگه دوباره بگو اما ناراحت نشو شوهرت آتو میگیره ازت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
