من دبیرستان با دوستم چسب 5سانتی میچسبوندیم رو زنگ خونه ها در میرفتیم ....خیلی باحال بود.
یه دختره توی کلاسمون هست از فین فین بدش میاد میرم اخر میشینم هی فین فین میکنم تا بدش بیاد 😐
بعدش دوستم از چیزای پشمالو خوشش نمیاد عروسک پشمالو دارم هی بهش میزنم 😐
منم برا فان و خنده توی خرما فلفل گذاشتم با چای بردم شوهرم با تشکرات فراوان خورد و بعد بلند گفت این چیه سوختم و منم بلند خندم گرفته بود و تو خونه بدو بدو برپا شده بود که نگو و نپرس ...😅😅😅
چقدر شر بود😤😤😤
خدا میدونه از تو عالم بچگیت و مدرسه ات خیلیا ازت نفرت دارن نفرتاا
منم دختر جاریم شره و خیلی بی ادب من که بزرگم اون۴سالشه ازش متنفرم و متنفر خواهم بوددددد تا قیامت چون هم بی ادبی به بچه هام یاد میده هم کتک های بدی میزنه و دوبارم صورتاشون زخم کرده
بیشعور بی تربیتاااا
نه من شر بودم ولی اصلا ب بزرگتر بی احترامی نمیکردم
نه بابا همه دوستام پایه بودن چن روز انف
ولانزا گرفتم تو دبیرستان نرفتم معلما همه حالمو میپرسن و بچه ها جز دو سه نفر لوسه تخس بغلم کرده بودن میگفتن جو کلاس کسل شده اخه من همین ک سر صبح وارد کلاس میشدم کولمو میزاشتم میزدمو میرقصیدم بچه ها سر خال میشدن😁
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
