
هنوز بدرود نگفته ای
دلم برایت تنگ شده است
چه برمن خواهدگذشت
گرزمانی ازمن دورباشی
هروقت کاری نداری تنها به من بیاندیش
من درباره تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشمهایت
و
دلتنگی...
.
ای خدایی که دلِ تنگ پر غم و اندوه بندگان را گشایش عطا میکنی...
حزن و غمها را از دلها برطرف ساز...
ای خدای من این شبها را صبح میکنم درحالی که همه امید و اعتماد تنها به توست...
بردلم اندکی آرامش و صبر عطا کن...
لحظه ها را میشمرم...
منتظر معجزه ات میمانم...
دوستت دارم...
سپاس#