واقعا درک نمیکنن دارم جی میگم بیرون رفتن حخوبه هر چیزی حدی داره ادم به ارامش نیاز داره
اخه مادر من مگه کلفته شوهرمه
جند بار شوهرم عادت کرده بود دوماه یه بار میگفت پاشو بریم سفر شهرستان خونه داداشت همش تند تند مزاحمش میشد
منم با داداشم عمدا یه دعوایی کردم و دیگه نمیرم خونشون
البته شوهرم پرروتر از این حرف هاست وگاهس تنهایی میره خونشون
الانم میبینم دارن طرفداری میکنن واقعا تعجب میکنم