من خودم هر دو سه روز ميرم خونه مامانم بعد آخر شبا شوهرم مياد دنبالم، شوهرم تا دير وقت سركاره ديگه چى بشه هفته اى دو هفته اى يكبار بياد خونه مامانم اونم نه براى شام اين چيزا، هر موقعم شوهرم مياد خونه مامانم نه پذيرايى چيزى مثلا بعد يك ساعت ميپرسن ازش چايى ميخواى يا ميوه هيچوقت نميزارن مگه چى بشه،ولى وقتى شوهر خواهرم بياد كلا برخودشون عوض ميشه اونو تحويل ميگيرن، خونه مادرشوهرم كه ميريم اونقد تحويلمون ميگيره حتى اگه هروز بريم
ديروز به مامانم گفتم چرا وقتى شوهرم مياد اونجا ميوه اى چيزى نميزارين منم جلوش آبرو دارم، بحث خوردن اين چيزا نيست بخث ارزش قائل شدنه، مثلا من جايى برم كسى برام ارزش قائل بشه حس خوبى دارم