سلام عزیزای دل خلاصه بگم نزدیک شش ماهه باخانواده شوهر قهریم از نظر اونا مقصر صددرصد منم از نظر خودم ۵۰ درصد خلاصه نرفتیم تااینکه بعد چندبار پیامک و زنگی ک زدم جواب ندادن مادرآقا دیشب بهش زنگ زد ولی حال منو نپرسید دلم گرفت چون من ب شوهرم اصرار کردم جوابشو بده داره زنگ میزنه خلاصه جاریهای دیگه ام خیلی ظاهرسازن و بااوناباهم زندگی میکنن ولی من احمقم ویه شهر دیگه ام نمیدونم چکار کنم که این گندی رو که بالا اومده پاک بشه و فراموش کنن و من بشم عروس خوبه خواهشا راهکار بدین توهین نکنین منم مث خواهرتون
شما کاری نکردی که عزیز
آشتی،،، محبت ،،، هر سری که میری براشون کادو بگیر.
تعریف کن واسمون
سره چی قهرین؟
زمان همه چیز رو حل میکنه
عزیزم لیاقتتو ندارن ول کن خودتو میخوای به کی ثابت کنی حوصله داری . منم ۳ ساله باهاشون قطع رابطم هیچوقتم خودمو کوچیک نمیکنم و نمیرم آشتی
باز خوبه شما خودت میگی ۵۰درصد مقصری. منا بگو که خانواده شوهر کلا مقصرن و من همیشه احترام و محبت بهشون کردم. حالا پسرشون به اصرار خودِ من رفت باهاشون آشتی کرد، اما اونا اصلا سراغی از من نمیگیرن. انقدر دلم شکسته که خدا میدونه
نمیخام تعریف کنم اما سربسته بگم حرفی دروغ
بین مادرشوهرو جاری و خواهرشوهر وشوهر
اینقدر دلم میخاد ب مادرشوهرم زنگ بزنم غرور لعنتیم نمیزاره پدرشوهرم زد توی گوشم واسه همین میگم میترسم دوباره تکرار کنن
حدود به سال فقط محبت کن، برا مناسبتای مختلف هدایای خوب بگیر، مخصوصا مادرشوهرت،،، وقتی خونشونی اجازه نده دست به سیاه و سفید بزنه،،، بگو هرکاری داری بهم بگو و فلان...
یعنی خلاصه محبت زیاد بطوری که وابسطه به محبتت بشن.
اگه از طرفشون پاسخ شنیدی و اوناهم متقابل احترام و محبت گذاستن که به هدف رسیدی اگه نه،،، قطع کن و بیتفاوت باش یه مدت ببین چیکار میکنن.اگه اونا بازم بیتفاوت بودن و درصدد جبران محبتات بر نیومدن،، کلا بیتفاوتی در پیش بگیر.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
