من گرفتم همش میگفتم میمیرم
تب لرزشدیدتبم تایهفته قطع نمیشداخرش امپول زد
لستخون دردشدیدبدن دردشدیدچقدواس اون گریه کردم احساس بیچادگی میکردم
فقط خوابم میومد
تهوع شدیوهمه چی برام بوی بدمیدادحتی اب حتی کرم
استفراغ
پسرم گرفت اول تبش رفت ۴۰اصلانیومدپایین ن باشیاف ن استاهدیون میگفت
شوهرمم گرفت بدترازما
فقط خدابهم رحم کرددخترم خفبفترگرفت ولی بعد۴هفته هنوزمیزون نیس