2733
2734
عنوان

میخوام از دست مهمونا برم شهرستان زندگی کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1584 بازدید | 116 پست
الان من با خستگی کار و خونه نامرتب ترجیح میدم امشب شام مادرشوهرمو دعوت کنم تا فردا برای ناهار.چون بر ...

عزیزم همه همینیم خسته میشیم ازشون کمک بخوا با زبون 


هیچ تعهدی نمیتونه آدمها رو کنار هم نگهداره مگر این که دلشون به بودن باشه 
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



واااي منم زود خسته ميشم اتفاقا همه ي مهمونيام فقط شامه تا حالا ناهار نداشتم فقط يه بار كه همينجوري پ ...

من اعصابم خرد میشه مهمان سر زده بیاد وبی دعوت وقتی هم کسی میاد خودمو میکشم تو اشپزخونه شوهرم همش باهم دعوا میکنه میگه اینجور نکن خودتو هلاک نکن


هیچ تعهدی نمیتونه آدمها رو کنار هم نگهداره مگر این که دلشون به بودن باشه 
واااي منم زود خسته ميشم اتفاقا همه ي مهمونيام فقط شامه تا حالا ناهار نداشتم فقط يه بار كه همينجوري پ ...

مهمونی ناهار خیلی طولانی وخسته کننده است.

هر کس به خدا توکل کند، پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را به انجام میرساند.( سوره طلاق- آیه3)
2731
عزیزم همه همینیم خسته میشیم ازشون کمک بخوا با زبون 

وقتی تعدادشون زیاد باشه خدایی خودشون کمک میکنن مثلا شستن و خشک کردن ظرفها ولی وقتی پدر و مادر همسرم میان دوست ندارم مادرشوهرم پاشو بذاره تو آشپزخونه.کلا خیلی خودمو هلاک میکنم از اول تا آخر سرپا پذیرائی میکنم.  مادرشوهرمم میگه تو خیلی زحمت میکشی عروس های دیگه اینجوری نیستن  

هر کس به خدا توکل کند، پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را به انجام میرساند.( سوره طلاق- آیه3)
وقتی تعدادشون زیاد باشه خدایی خودشون کمک میکنن مثلا شستن و خشک کردن ظرفها ولی وقتی پدر و مادر همسرم ...

عروس زحمت کش 😊


هیچ تعهدی نمیتونه آدمها رو کنار هم نگهداره مگر این که دلشون به بودن باشه 
2740

اتفاقن منم تهرانم 

بعد حالا خواهر شوهرام با مادرشوهرا و پدر شوهرم می اومدن یعنی خدا شاهده من دست به سیاه و سفید نمیزنم یعنی فقط میگن مواد غذایی و غذایی ک میخای تهییه کنی و بده بهمون تا ما خودمون بپزیم 

دی از لباس هارو توی ماشین ریختن و جارو و شست و شو ی ظروف و همه چی با خودشونه 😐😐😐

مامان و ابجی و بابامم میان من یکم کار میکنم چون مامانم دیسک کمر داره ولی من و ابجیم 

ولی چشمتون روز بد نبینه 

دو بار دختر خاله هام به بهونه ی خرید فصل اومدن 

یعنی دیگ اشکم داشت در می اومد تازه میگفتن میخاییم بهمنم بیایم 

یا جاری و برادر شوهرم خداروشکر بچشون اروم بود ولی به تمام معنا جفتشون رعایت کن نبودن 😐

دیگ ترس از مهمون غریبه دارم همش میگم امتحان زبان دارم 🙄🙄🙄🙄🙄

معمار و طراح داخلی / برای مشاوره طراحی منازلتثن درخواست دوستی بدید 

میفهمم چی میگی.من یه داییم تو شهر بزرگ هست.هرکی دکتر و مسافرت و تحصیل داره خونه اونه.خانومش خیلی صبوره.ما برای یه مریضی مجبور شدیم ۲۰ روز خونش بمونیم.اما من یا مامانم کمک میکردیم بچشو نگه میداشتیم جارو میکشیدیم.دیگه مثل خونه خودمون

بابامم هربار بیرون رفتنی یه چیزی میخرید میاورد.تا پودر لباسشویی .

مشکل توام شوهرته که پشتت نیس.یکمم فامیلاتون درک ندارن که اولا گرونیه بعدشم کمک کنن

😂😂😂😂😂😂زن عمو مامانم غذای نیمه پخته می ذاشت سر سفره  

اتفاقن یکی از خاله ها من که دختراش ولو بودن خونم همین کارو باهامون کرد و چقد خجالت کشیدم من 

سبزی قرمه ای که سبزیا شناور بودن قشنگگگ نوع سبزی قابل تشخیص بود 

سالاد شیرازی که از خیاراش مشخص بود مونده ی دیشبه 

و ماست و نوشابه های باز 😐😐😐 برنجشم شفته 🙄🙄🙄🙄🙄

معمار و طراح داخلی / برای مشاوره طراحی منازلتثن درخواست دوستی بدید 
اتفاقن یکی از خاله ها من که دختراش ولو بودن خونم همین کارو باهامون کرد و چقد خجالت کشیدم من  س ...

🤣🤣🤣🤣🤣

من از املت متنفرم املتش پر آب بود انگار خورشت بود تخم مرغ هاشم نپخته 

خوبه به خاطر مریضی و کار شوهرش رفتیم 🤣🤣🤣زنیکه 

I'd walk straight through the bullet😏
من فک میکنم از عمه ات رو خوش دیدن من یکی حاضرم برم خونه کسی رو باز ازش ببینم نه اخم 

آره اون بنده خدا روش نمیشه اخم و بداخلاقی کنه

زندگی تنها یکبار است،پس کارهایی را بکن که خوشحالت میکنه و با کسانی باش که باعث میشن لبخند به لبت بیاد.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687