2777
2789
عنوان

دلم آتیش گرفت

223 بازدید | 16 پست

یادمه پارسال شب عید بود رفته بودیم شب بازار خرید از کنار یک غرفه که کفش داشت رد شدیم دیدم یک بچه به باباش میگفت بابا دیدی گفتی کفش هام پاره بشه کفش میخری حالا پاره شده توروخدا بخر،بابا هم گفت بابا یک لنگش پاره شده گفتم جفتش پاره بشه،یا تو اتوبوس داشتم پسرم میبردم مهد سه تا پسربچه قد ونیم قد تو اتوبوس بالباس های پاره وکیسه به دست پیاده شدن بحث داشتن سراینکه ازکجا شروع کنن آشغال بازیافت جمع کنند واقعا دل ادم خون میشه

بر باعث و بانیش لعنت.

ان شالله امام زمان زودتر بیاد شاید شاهد روی خوش زندگی هم بودیم.

به طور غریبی دنیا داره پر میشه از آدمهایی که کنترلی روی رفتار و زندگی خودشون ندارن، ولی شدیداً اصرار دارن رفتار و زندگی دیگران رو کنترل کنن.

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

لنتی اشکام ریخت

معلم دخترم از بچه ها پرسیده بود بچه ها هرکه ی آرزو کنه

دوست دخترم گفته بود ی پیتزا گنده بخورم😭😭😭😭

دخترم گفت مامان معلمم بغض کرده بعد هم روز بعد ی پیتزا برا بچه آورده بود😭

شده آیا ک غمی ریشه ب جانت بزند.‌‌‌‌‌....
اره بعد میخوایی کمک کنی بهشون میگن ندید به اینا اینا همش فیلمشونه 

من ک‌کمک میکنم

هرچند خودمم در حد متوسط رو ب پایینم

ولی از ضعیف تر ازخودم نمیتونم غافل بشم

بخدا عذاب وجدان میگیرم کمک نکنم ولی باید با چشمام بیینم

شده آیا ک غمی ریشه ب جانت بزند.‌‌‌‌‌....
من ک‌کمک میکنم هرچند خودمم در حد متوسط رو ب پایینم ولی از ضعیف تر ازخودم نمیتونم غافل بشم بخدا عذ ...

منم کمک میکنم چون دلم میسوزه اگه گرفتاری نداشت که نمیاد بگه یا پوشش بد باشه 

تا برگشتم کارت ازهمسرم گرفتم رفتم سمت غرفه کفش فروشی مادره فکر کنم فهمیدنگاه من کرد به زور دست شوهرش گرفت برد بعدم اتوبوس موقع بچها خیلی شلوغ بود منم یک بچه ام بغل بود یکی هم کنارم اون سه تا پسربچه سریع ایستگاه باکیسع ها شون پیاده شدن

رفتم جلو مادره فکر کنم فهمید روشو اونطرف کرد دست شوهرش کشید به زور برد فکر کنم ناراحت شد

گلم ببخشیدولی من خودن اینجوریم تازه واس خونه مامانم کیک بردم یه پسره که پدرومادرش ازهم جداشدن وپیش مدرومادربزرگش زندگی میکنه وعض اوناهم خوب نیس مردم واسشون زکاتوخیرات میبرن خلاصه اون پسربجه سرکوچه بود۳تاتیکه کیک بزرگ دادم دستش میدونی وقتی به یکی کمک میکنی یه آرامش عجیبی بهت دست میده

صدسال بعدا مرگ من اگربشکافی گورمن خواهدشنیدازقلب من❤دوستت دارم محبوب من😘F
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز