منم با دوس پسرم ازدواج کردم تو ی شهر دانشجو بودیم تو خیابون منو دید وول نکرد منم جوابشو دادم بعد کلی تلاش
اول اون عاشق شد بعد ومنم کم کم عاشقش شدم حالاهم هر دومون عاشق سرسخت همیمم وهردومون عاشق نی نی تو شکمم
خیلی ب سختی ب هم رسیدیم بعد دو سال تلاش وخواستگاری اخرش خانوادم راضی شدن الانم شکر خدا راضیم عشقمون واقعا پاک بود والانم خالصانه عاشق همیم