2777
2789
عنوان

خیلی بهم ریختم

381 بازدید | 24 پست

فهمیدم هیچکی نمیتونه کمکم باشه...وقتی موقع نیاز نیستن

خسته ام

حوصله هیچکیو ندارم

شوهرمم منو مقصر سقط میدونه

وقتی تنهایی کارای خونه رو میکردم

حتی وقتی تنهایی مبلا رو جا به جا میکردم ی خم ب ابرو نیاورد بگه نکن

هوسم بود ی بار بگه کار سنگین نکن

ی بار بگه مواظب باش

نمیگم کمکم نبوده بوده ولی وقتی نیاز داشتم نه

اون لحظه ها نبود

اصلا واسش مهم نبود

شاید معتقد بود (البته درست و غلطشو هنوز نمیدونم)کار کردن تو حاملگی باعث سقط نمیشه

الان من موندم و فکر و خیالایی ک نمیتونم بگم

ی بغض ی عصبانیت ی حس بد باهامه...نمیدونم چ جوری باهاش کنار میام

وقتی داشتم تو ذهنم نقشه میکشدم سر جنسیتش از شوهرم کادو بگیرم

ولی همون روز همه چیز یهو تموم شد

خدایا تمام امیدم تویی رهام نکن🙏

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

حتما حکمتی بوده خودتو سرزنش نکن خدا بخاد دوباره یکی دیگ میده

ولی تو هم حواست به خودت بیشتر باشه دلیل نداره یه خانوم خودش وسایل سنگینو جا ب جا کنه

17/3/99 از تو دلم رفتی کاش 17/3/400 تو بغلم باشی

من همه کارا رو کردم اینجا میگم تا کسی کارای منو نکنه

من ی عالمه شله زرد نذری خوردم...دوا جوشوندنی خوردم...خیلی راه رفتم...با ماشین و قطار رفتم مشهد..اونجا باز خیلی خودمو خسته میکردم...وسیله سنگین بلند کردم...والان دلمو خوش کردم ک دکتر میگه احتمالا مشکل ژنتیکی بوده و شوهرم با نگا و حرفاش داره منو سرزنش میکنه خیلی جلو خودشو گرفته ک مثلا کارایی ک کردم و سفری ک بعد چند سال منو برده ب روم نیاره ولی تهش میگه تهش ی جایی دعواشو میکنه

خدایا تمام امیدم تویی رهام نکن🙏

تو طول بارداری میگفتم کاش ی بار از زبونش بیاد بیرون ک ک مواظب باش...کاش ی بار عصبانی شه بگه چرا اینا رو بلند کردی...اگه ازش میخواستم با غر زدنم بود اخر انجام میداد ولی دلم میخواست اون بگه...میدیدم اونم نمیگه میگفتم اشکال نداره

الان اصلا حوصله بابا و مامانمم ندارم

حس میکنم منو نمیفهمن...حوصله توصیه هاشونو ندارم

بهم میگن فلان نکن بهمان نکن

اخه نمیگن من انجام ندم پس کی انجام بده

خدایا تمام امیدم تویی رهام نکن🙏

چجوری کنار بیای؟؟

منم بچه اول دکترا تشخیص دادن باید سقط شه و دکترا سقطش کردن ، روزا به بقیه میگم قسمت بوده خدا اینقد دوسم داشته ک بچه ای با مشکل بهم نده ولی شبها خودم گریه میکردم

بعضی وقتا قسمت اینجوره ممکنه اگ بچه ات به دنیا بیاد زبونم لال مشکلی داشت و یه عمر جلوی چشمت میاس زجر بکشی خانمی حتما به صلاحت بوده خوشگلم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792