ای زندگی

خیلی با شوهرم کشمکش داشتیم هم سنیم اما اصلا همو نمیفهمیم قبلا به من گفته بود اول مادرم بعد پدرم بعد. برادرم بعد. تو گفتم شاید اوایل زندگیه اینو میگه گفتم بچه دار. که شدیم به من نزدیک تر. میشیم نشد. هم اشکال نداره حداقل من از. تنهایی  درمیام حیلی کارا کردم جشن تولد  کادو بگیر. سوپرایز. بکن مشاوره برو قهر. کن بی محلی کن حرفهایه عاشقانه بزن غذاهایه خوشمزه درست کن اما دیدم نه درصورتی منو قبول  میکنه که پدرمادرش برسم و با مادرش خیلی گرم باشم و معاشرت کنمامشب تو بحثمون به من گفت که مادرم مهرش رو تو دل منو برادرم گذاشته به خاطر. تو که اونو نمیذارم کنار. من البته ازش نخواستم که مدرش رو بذاره کنار. ولی اون میگه باید با بچه بریم اونجا و باهاشون خوب باشی منم باهاشون قهرم به خاطر. حرفهایی که مادرشوهرم پشتم زد البته خیلی از. اول زندگیم دلم ازش پره چون خیلی اذیتم کرد. اما همیشه گذشت کردم اما مشکلات زیاد. داشتم پسرشون خیلی منو اذیت کرد و همیشه بهانه اش پدر. مادرش بود شوهر. من خیلی خوش قیافه است ولی خیلی وقته هیچ حسی بهش ندارم جدا میخوابیم تنها امیدم پسرمه  دلم پر. از کمبود. محبته چرا یه مرد برایه محبت کردن به زنش شرط شروط میذاره پدرم از. غم و غصه مریض شد سرطان داره فردا میره شیمی درمانی گفتم تو رو خدا اگه بین من و تو بحثی مشکلی پیش امد بیا بزن تو گوشم ولی این قضیه ها رو به خانوادم نکشون اونا خیلی قصه میخورن گفت همه این کارا که کردم منظورش فحش هایی که به بابام داده بهخاطر خودخواهی هایه توهه اگه رابطه ات رو با خانوادم خوب کنی منم میرم پیش خانوادت ازش دیگه خوشم نمیاد اما دیگه نمیخوام خانوادم غصه دار. بشن میخوام برم زیر. بار. تمام زورگوییاش و خودم رو تغییر. بدم میخوام لال بشم کر. بشم هرکاری کردن هیچی نگم اگرچه همچین شخصیتی  نمیتونم باشم با این کله ای که دارم اما خدا کمکم کنه دلم محبت میخواست از. شریک زندگیم نه پول نه خونه نه ماشین اما امشب تو حرفاش میگفت من مهریه ندارم بهت بدم وگرنه ادامه نمیدادم خلاصه حرف زیاد. یکی با کوچیکتر. از. خودش ازدواج میکنه اونو درک میکنه اما من دیگه راهی نیست جز. صبوری صبوری صبوری سکوت سکوت سکوت دوستایه نی نی سایتیم واسم دعا کنین