2777
2789
عنوان

قدر نشناسی

105 بازدید | 14 پست

دوستان من یه مادرم. همسرم وقتی با من ازدواج کرد هیچی حتی تحصیلات نداشت الان لیسانس داره مدیره خونه ماشین ولی من توی کارم اذیت شدم و منی که اون موقع از لحاظ تحصیلات و خانواده و مالی و کار سر بودم الان یه مدته موندم خونه بچه داری میکنم.. شوهرم توی یه دعوای لفظی گفت که تو هیچ گ... نبودی و نیستی یه نگاه به خودت بنداز متوجه میشی و وقتی کارام از خود گذشتگیهام و حمایتهامو یادش آوردم که اونو به اینجا رسونده گفت توهم میزنی

خانواده گدا گشنه اش هم عوض ایتکه قدر بدونن هر چی داره رو با مظلوم نمایی و قسط تراشی ازش میگیرن و اگه اعتراضی کنم اینقد حرف و حدیث درست میکنن که دعوا شه و من بده شم. تازه اگه بفهمم چه خرجی شده و چه حرفی زده شده.. خرج کردن برای منم بلد نیست همش میگه ندارم... دلم شکسته

چی بگم عزیزم، حق داری دلت شکسته. با هم بحثتون شد اینجوری گفت؟ تو دعوا آخه حرفهای خوب زده نمیشه. وقتی حالش خوبه هم توهین میکنه؟

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند   فرزند و عیال و خانمان را چه کند    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی  دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند   

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حالش خوبه نه.. عقایدشو تو دعوا میگه

شاید کنترل خشم نداره و تو دعوا فقط میخواد شما رو بچزونه. 

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند   فرزند و عیال و خانمان را چه کند    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی  دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند   
حالاعزیزم شایدتودعواوموقع عصبانیت این حرفاروزده  همه مرداتودعوااینجوری میشن منطقشون ازکارمیوفت ...

دعوامون هم به خاطر کارهای خونوادشه.. دیگه دارم میبرم.. زندگیم همش شده زور سنبه

دعوامون هم به خاطر کارهای خونوادشه.. دیگه دارم میبرم.. زندگیم همش شده زور سنبه

خانوادش مگه خودشون درامدندارن که ازشمامیگیرن 

برای رسیدن به حاجت بزرگم لطفایه صلوات بفرستید😘
شاید کنترل خشم نداره و تو دعوا فقط میخواد شما رو بچزونه. 

شما بودی ساکت مینشستی؟ این حرفا رو با آرامش تمام زد بحث میکردیم.. بعدشم که قهر کردم رفتم تو اتاق بعد یه ربع اومده میگه لوس بازی در نیار بیا شام بخوریم انگار نه انگار اتفاقی افتاده

خانوادش مگه خودشون درامدندارن که ازشمامیگیرن 

به ما که میرسن نه.. دخل و خرجشون جور نیست.. بعد حتما تا ما خونه خریدیم اونا باید برن یه خونه بزرگ بخرن و پولشون نرسه و هی از ما بککنن

در حالیکه وقتی حتی برای شوهرم مقایسه میکنم میبینه که بریز بپاش اونا از زندگی من بیشتره و من با قناعت دارم جمع میکنم ولی دو کلمه که حرف میزنن و قربون صدقش میرن یادش میاد خونوادشن! چیزی که به من میگه! و باید نگهشون داره

در حالیکه وقتی حتی برای شوهرم مقایسه میکنم میبینه که بریز بپاش اونا از زندگی من بیشتره و من با قناعت ...

خیلی بده سواستفاده کردن شوهرت خودش بایدعقلش برسه بازاگه نداشتن واقعایچی ولی کمک به خاطرریخت وپاش اونازوره

برای رسیدن به حاجت بزرگم لطفایه صلوات بفرستید😘

دوستان کسی نیست راه حلی داشته باشه؟ احساس میکنم یه کوه بار پشتمه.. دلم نمیخواد بچه ام تو محیطی که همش بحثه و همش حرفای دروغ زده میشه بزرگ شه و مشکل دیگم اینه که قدرم دونسته نمیشه و نیازهام همش نادیده گرفته میشه.. شما تجربه مشابهی نداشتید؟ چی کار کردید؟ کار من تا الان سکوت و تحمل بوده خیلی وقتها حقو به خانوادش دادم که فکر نکنه جبهه گرفتم ولی الان واقعا بریدم

خیلی بده سواستفاده کردن شوهرت خودش بایدعقلش برسه بازاگه نداشتن واقعایچی ولی کمک به خاطرریخت وپاش اون ...

ریخت و پاششونو رو نمیکنن مثلا همین چند وقت پیش پلاستیک یه مانتو فروشی معروف رو زمین خونشون افتاده بود تا خواستم مچشونو بگیرم گفتن سه چهار سال پیش از اونجا خرید کردن.. ما که میریم فریزرشونو هم خالی میکنن بگن ما نداریم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792