سلام دوستان...
دوستم 18 سالشه و نزدیک س ساله ک عقده...
شوهرش زود عصبی میشه و کتکش میزنه..بگفته رفیقم فوش ک سر زبونشه و مثلا میخواد بگه اب بیار میگ عشقم گمشو اب بیار😐
مادرشو میپرسته و دوستم تعریف میکرد ک یه بار حال مادرشوهرش خراب شده این دوس ماهم حیرون میدوییده اینور اونور ک چیکار کنم وای .. شوهرش بهش گفته گمشو قرصا مامانم بیار تا نزدم دهنت..
دوستم سیکله و شوهره نزاشته درسشو بخونه
حالا امشب حال دوستم خیلی خرابه ..دوستم بهش گفته بیا بریم فلان جا گفتع ن نمیتونم میخوام برم فلانجا دوستمم گریه کرده بعد گفته با بابام میرم گفته قلم پاتو میشکنم اخه این جناب تحفه اصلا تو این سه سال نزاشته ک دوستم با مامان باباش جایی بره😐.. منم فقط تلفنی باهاش درارتباطم و دوساله نتونستم ببینمش😞
حالا اپشب بحاطر همین ک دوستمو نبرده دوستم گفته نبر ب جهنم نمیخوام ریختتو ببینم اونوخت پسره میاد خونش و دعواشون میشه.بابای دوستمم ک از همچی بیخبر بوده و نمیتونسته دامادش چ عوضیه کلی لگد ب دوستم میزنه جلو شوهرش😢😢 ک پاشو برو ببین شوهرت چی میگه... شوهرش خلاصه ب هر طریقی بوده دوستمو میکشونه بیرون وشوهرش بهش میگ نمیخوامت 😨 بهش گفتع بابات حق داره بزنتت تو اگ ادم بودی نمیزدنت.ب دوستم گفته شاشای خواهرم تو روت .. گوه های خواهرم بهت میرزه...😑😑😑😑
حالا ب دوستم میگم از خداتم باشه ک طلاقت بده از این لجنزار میای بیرون میگ ن..اخه خیلی دختر صاف و ساده و پاکیه😞...
حالا شما راهنماییش کنین براش از گفته هاتون شات بگیرم بفرستم تا بفهمه کار درست چیه..و الان خوشحال باشه ک پسره میخواد طلاقش بده یا ناراحت... عجب دوست احمقی گیرمون اومده بولله.. چقد ساده و دلسوز اخه